جمله مستأنفه بر دو قسم است : مستأنفه نحوى و مستأنفه بيانى .
مستأنفه نحوى آنست كه در ابتداء كلام واقع شود مانند : انّا انزلناه فى ليلة القدر.
مستأنفه بيانى آنست كه در وسط كلام بوده ولى از ما قبلش منقطع باشد بلكه
آنرا در جواب سؤال مقدّ تقدير كنند مانند جمله «فانّالعزّة
للّه جميعا» در فلا يحزنك
قولهم فانّ العزّة للّه جميعا كه بعد از القاء جمله فلا يحزنك اه گويا سائلى مىپرسد « لم » در جواب گفته شده « فانّ اللّه العزّة اه » و در جمله مورد بحث نيز تقدير چنين است : و الصّلوة على من ارسله هدى گويا كسى مىپرسد لم ( چرا ) در جواب گفته شده
هو بالاهتداء حقيق .
حاشيه : قوله به :
ظرف متعلّق بالاقتداء لا بيليق، فانّ اقتدائنا به انّما يليق بنا لا به
فانّه كمال لنا لاله و حينئذ تقديم الظرف لقصد الحصر و الاشارة الى انّ ملّته ناسخة
لملل سائر الانبياء .
و امّا الاقتداء بالائمّة عليهم السّلام فيقال انّه اقتداء به حقيقة او
يقال :
الحصر اضافى بالنسبة الى سائر الانبياء .
ترجمه : كلمه « به » در عبارت مصنّف ظرف بوده و متعلّق به « الاقتداء » است نه به « يليق » زيرا اقتداء و تبعيّت ما بحضرتش صلّى اللّه
عليه و آله شايستگى و زيبندگى براى ما دارد نه براى وجود مقدّسش چه آنكه اين اقتداء براى ما كمال است نه براى او از اينرو تقديم ظرف ( به ) بر متعلّقش