responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آثار الباقية في شرح الحاشية نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 168

اعرف من المعرَّف لم يجز ان يكون اخصّ ايضا و قد علم من تعريف المعرِّف بما يحمل على الشئ انّه لا يجوز ان يكون المعرّف مباينا للمعرَّف، فتعيّن ان يكون مساويا له فى الصّدق .

ثمّ ينبغى ان يكون المعرّف اعرف من المعرَّف فى نظر العقل، لانّه معلوم موصل الى تصوّر مجهول هو المعرَّف لا اخفى منه و لا مساويا له فى الخفاء و الظّهور .

ترجمه :

مبحث معرّف و شرط آن‌

مرحوم محشّى در ذيل كلام مصنّف كه گفته « معرّف الشّئ » ميفرمايند :

بعد از فراغت از بيان اجزائيكه معرِّف از آن تركيب ميشود اينك شروع ميكنيم در بحث از خود معرّف :

قبلا گفته شد كه مقصود بالذّات و منظور اصلى در فنّ منطق بحث از معرّف و حجّت است . مصنّف معرِّف را اينطور تعريف نموده :

معرِّف عبارتست ازامريكه بر چيزى كه بآن معرَّف گويند حمل شود تا تصوّر آنچيز را افاده كند اعم از اينكه كنه و حقيقت آن را روشن نموده يا بطوريكه از جميع اغيارش آنرا جدا و مشخّص نمايد از اينرو نميتوان آنرا اعم از معرَّف قرار داد زيرا اعمّ نه حقيقت را بيان كرده و نه معرَّف را از جميع اغيارش جدا مى‌كند .

مثلا در تعريف انسان نميتوان گفت : الانسان حيوان زيرا حيوان نه كنه و حقيقت انسان است بجهت اينكه حقيقت انسان حيوان با ناطق مى‌باشد و نيز انسان را از تمام اغيارش تميز نميدهد زيرا بعضى از افراد حيوان فرس است و در صورت تعريف مذكور فرس نيز در تعريف انسان داخل شده و از يكديگر مشخص و مميّز نميشوند .

آثار الباقية في شرح الحاشية، ص

نام کتاب : آثار الباقية في شرح الحاشية نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 168
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست