10- ألستم خير من ركب المطايا
و أندى العالمين بطون راح
مدحا، بل قيل: إنه أمدح بيت قالته العرب. و لو كان على الاستفهام الحقيقي لم يكن مدحا البتة.
ترجمه:
معناى دوّم انكار ابطالى
معناى دوّم همزه آنستكه براى انكار ابطالى مىآيد، اين همزه مقتضى است كه مضمون بعدش واقع نشده و مدّعى وقوع آن كاذب باشد مانند آنچه در آيات ذيل آمده.
1- افاصفاكم ربّكم بالبنين و اتّخذ من الملائكة اناثا ( آيا پروردگار شما را بفرزندان پسر برگزيد و خودش فرشتگان را دختران خويش قرار داد).
يعنى برگزيدن شما را بفرزندان پسر و اختيار فرشتگان را به دخترى خود امرى است غير واقع و اين معنا از « همزه » استفاده ميشود.
2- فاستفتهم ألرّبك البنات و لهم البنون ( از ايشان سؤال كن آيا دختران مال پروردگار تو بوده و پسران مال ايشان است)
يعنى اينطور نيست و اينمضمون واقعيتى ندارد و اين امر از « همزه » فهميده مىشود.
3- أفسحر هذا ( آيا اين سحر است).
يعنى سحر نيست و اين نفى از همزه بدست مىآيد.
4- أشهدوا خلقهم ( آيا ايشان شاهد آفرينش خود بودند).
يعنى شاهد نبودند و اينمعنا مقتضاى همزه مىباشد.
5- ايحبّ احدكم ان يأكل لحم اخيه ميتا ( آيا يكى از شما دوست مىدارد كه گوشت برادرش را درحاليكه مردار است بخورد).
يعنى هيچكس اين معنا را دوست ندارد و اينمعنا از همزه فهميده مىشود.