نام کتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب اول مغنی نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 120
قوله: و قرىء بالنّصب شاذّا فيهما: ضمير در « فيهما » به دو آيه مذكور راجع است.
قوله: و التّحقيق انّه اذا قيل: ضمير در « انّه » بمعناى « شأن » مىباشد.
قوله: لوقوعها حشوا: ضمير در « لوقوعها » به اذن راجع است و مقصود از « حشو » وقوع در وسط كلام است.
قوله: او على الجملتين جميعا: يعنى و ان قدرت العطف على
الجملتين جميعا و مقصود از جملتين، جمله شرط و جزاء است.
قوله: جاز الرفع و النصب لتقدم العاطف: اما جواز رفع بخاطر آنستكه
چون حرف عاطف بر سر اذن داخل شده و آنرا بكلام قبل عطف نموده و معطوف تتمه كلام
سابق مىباشد باين اعتبار مىتوان گفت اذن در صدر كلام قرار نگرفته لذا از عمل نصب
ملغاء گرديده است.
و اما جواز نصب بخاطر آنستكه در جمله معطوف كلمه « اذن » صدر عبارت واقع شده پس از صدارت بهرهمند است از اينرو واجد شرائط
بوده و بدين ترتيب در فعل بعد عمل نصب نموده است.
قوله: لانّ ما بعدها: يعنى ما بعد عاطف.
قوله: مستأنف: يعنى جمله مستقل بدون اينكه مرتبط بما قبل باشد.
قوله: و مثل ذلك: مشاراليه « ذلك » ان تزرنى ازرك و اذن احسن اليك مىباشد.
قوله: ان عطف على الفعليه: مقصود از فعليه جمله « يقوم » مىباشد.
قوله: فالمذهبان: مقصود اعمال و الغاء مىباشد
و وجه اين دو همان بيانى است كه در ذيل جاز الرفع و النصب ذكر نموديم.
متن:
(إن) المكسورة الخفيفة
ترد على أربعة أوجه:
أحدها: أن تكون شرطية، نحو (إن ينتهوا يغفر لهم) (و إن تعودوا نعد) و قد تقترن بلا النافية فيظنّ
من لا معرفة له أنها « إلّا » الاستثنائية، نحو (إلّا
نام کتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب اول مغنی نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد جلد : 1 صفحه : 120