responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 930

كليم را چه ضرر گر حشر كند فرعون‌

مسيح را چه خطر گر سيه شود دجال‌

يزيد گفت حالا كه شكر مى‌كنم خداى را كه پدرت كشته و شر او را از سر من رفع كرد .

امام عليه السّلام فرمود : مردم تو او را كشتند .

يزيد گفت : خدا كشت .

حضرت فرمود : خداوند لعنت كند كسى را كه پدرم را كشت، آيا من خدا را لعنت مى‌كنم ! ؟

مرحوم مفيد در ارشاد مى‌نويسد : يزيد گفت :

يا على پدرت حسين عليه السّلام با من بد كرد قطع رحم و خويشى نمود و حق مرا مى‌خواست ضايع كند در سلطنت با من منازعه كرد خدا هم آنچه بايد درباره او بكند كرد .

حضرت زين العابدين عليه السّلام اين آيه را تلاوت فرمود ما اصاب من مصيبته فى الارض و لا فى انفسكم الّا فى كتاب من قبل ان نبراها انّ ذلك على اللّه يسير

يزيد پليد رو كرد به پسرش خالد و گفت جواب وى را بده آن كافر بچه نتوانست چه جواب بگويد پس يزيد پليد خود اين آيه را در جواب خواند و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير فى البحار

امام عليه السّلام فرمود : آنچه گفته جوابش را شنيدى اكنون اذن مى‌دهى كه من سخنى دارم بگويم؟

يزيد پليد گفت : قل و لا تقل هجرا يعنى بگو امّا هذيان مگو .

حضرت فرمود : سخنم اينست كه ما ظنّك برسول اللّه لورآنى فى الغلّ .

و در روايت ديگر بجاى « فى الغلّ » بهذه الصّفة وارد شده يعنى :

چه گمان مى‌برى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اگر مرا با اين حالت و با اين ضعف در زير

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 930
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست