responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 737

در جواب گفت : تو حسين بن على بوده و مادرت فاطمه زهراء و جدّت محمد مصطفى مى‌باشد

امام عليه السّلام فرمودند : واى برتو به حسب و نسب مرا مى‌شناسى پس چرا من را مى‌كشى؟

شمر ملعون گفت : اگر تو را نكشم پس چه كسى جايزه يزيد را دريافت نمايد؟

امام عليه السّلام فرمودند : كدام يك نزد تو بهتر است، جايزه يزيد يا شفاعت جدّ من رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله؟

آن ملعون گفت : مقدار يك دانيق از جايزه يزيد نزد من بهتر است از تو و از جدّت .

امام عليه السّلام فرمودند : حال كه از كشتن من چاره‌اى نيست پس يك جرعه آب به من بده .

آن حرامزاده گفت : هرگز يك قطره آب بتو نخواهم داد تا مرگ را بچشى .

امام عليه السّلام فرمودند : روى و شكمت را بگشا .

آن ملعون روى و شكم خويش را گشود تا حضرت مشاهده نمايند پس ناگاه امام عليه السّلام ديدند كه آن ناپاك ابلق و به مرض برص مبتلا است و صورتش شبيه سگ‌ها و خوك‌ها مى‌باشد .

امام عليه السّلام فرمودند : جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم راست فرموده‌اند .

آن ملعون گفت : جدّت چه گفته است؟

امام عليه السّلام فرمودند : جدّم به پدر من مى‌فرمود : اى على اين فرزند تو را مردى ابلق كه به مرض پيسى مبتلاء است و شبيه‌ترين خلائق به سگ‌ها و خوك‌ها است مى‌كشد .

آن ملعون پس از استماع اين كلام در غضب شد و گفت مرا به سگها و خوك‌ها تشبيه مى‌كنى، بخدا قسم سر تو را از قفا خواهم بريد، سپس آن كافر امام عليه السّلام را

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 737
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست