responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 712

همام عليه السّلام دومرتبه با اهل حرم وداع و خداحافظى نموده‌اند اگرچه آن سرور مكرّر به خيام اهل حرم آمده و به ميدان رفته‌اند بارى وداع دوّم كه آخرين بارى است آن حضرت با اهل حرم صحبت فرموده در وقتى بود كه آن جناب در ميدان مجاهدت ضعف پيدا كرده و زخم بسيار و جراحت بى‌شمار برداشته و فرق همايونش از ضرب شمشير مالك بن النسير الكندى شكافته شده بود .

حضرت با سر برهنه روى به خيام حرم آورد و اخذ من اهل الحرم ما شدّ به شجّ الهام دستمالى گرفت و زخم سر را بست و عمامه برسر پيچيد و با صورت خون‌آلود فرمود : يا زينب، يا امّ كلثوم يا سكينه، يا رقيّه يا فاطمة عليكنّ منّى السّلام .

چون چشم اهل حرم به صورت و محاسن غرقه به خون امام عليه السّلام افتاد همه به شيون درآمدند زيرا در وداع اوّل اهل حرم آن حضرت را صحيح و سالم ديده بودند ولى اكنون مى‌بينند كه سر مباركش شكسته، پهلوها فرورفته سينه‌اش سوزان، بدنش لرزان، دلش مجروح و خون از اعضاء و جوارحش ريزان است .

اوّل كسى كه از جا جست و بنزد امام عليه السّلام آمد خواهرش عليا مخدّره زينب كبرى سلام اللّه عليها بود، به پاى برادر افتاد و فرمود :

اخى يا اخى يا خير ذخر فقدته‌

و انفس شئ صاننى منه نافس‌

برادرم، اى بهترين ذخيره خواهر كه امروز از دستم مى‌روى و مثل تو جواهرى را گم مى‌كنم .

اخى اليوم مات المصطفى و وصيّه‌

و لم يبق للاسلام بعدك حارس‌

برادرم در واقع امروز پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و على مرتضى عليه السّلام از دنيا مى‌روند، بعد از تو ديگر براى اسلام و دين نگهبانى نمى‌باشد .

اخى من لاطفال النبّوّة يا اخى‌

و من لليتامى ان قضيت نوانس‌

برادرم، بعد از تو اين اطفال را چه كسى نگهدارى كند، و اين يتيم‌ها را كيست كه پرستارى نمايد؟

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 712
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست