responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 566

گرفتند و حرب درپيوست، آواز گيرودار ايشان به فلك دوّار رسيد سلامت چون زه كمان گوشه‌گير شد و فتنه چون تيغ انتقام از نيام آشكارا گشت .

شعر

جگر تاب شد نعره‌هاى بلند

گلوگير شد حلقه‌هاى كمند

ز عكس سر تيغ و برق سنان‌

سر از راه مى‌رفت و دست از عنان‌

لشگر دشمن به جهت انبوهى غالب شده نه تن را شهيد كردند و فضل بن على چون پدر بزرگوار خود به تيغى چون ذو الفقار زبانه‌دار و نيزه‌اى مانند مار ارقم جان شكار حرب مى‌كرد و مبارز مى‌كشت گاهى به شعله سنان آتش آهنگ دود جانسوز از سينه بى‌دلان برآوردى و گاهى به خدمت تيغ بى‌دريغ رخنه در صف دليران و مبارزان كردى، دو هزار كس به آن يك كس درمانده دست به تير كردند

فرد

ز پيكان عالمى را ژاله بگرفت‌

ز خون روى زمين را لاله بگرفت‌

در اين تيرباران اسب شاهزاده فضل سقط شده و پياده در ميان آن قوم گرفتار گشت و عاقبت از سراى بى‌اعتبار دنيا متوجه منزل دار القرار شد و از برادران امام مظلوم عليه السّلام اوّل كسى كه شربت شهادت چشيد و تشنه‌لب و سوخته‌جگر به پدرش ساقى كوثر رسيد فضل بن على بود رضوان اللّه عليه .

چون لشگر عمر سعد ملعون اين ده تن را شهيد كردند روى به مددكارى نعمان بن مقاتل آوردند و او با هزار سوار گرداگرد هاشم را فروگرفته بودند و هاشم تنها با آن مدبّران دغا كارزار مى‌كرد و دمار از پياده و سواره برمى‌آورد

شعر

نشسته بزين چون يكى اژدها

سر بارگى كرده بروى رها

نه اسبى عقابى برانگيخته‌

نه تيغى نهنگى درآويخته‌

بهرطرف كه مركب مى‌راند بوى مرگ به مشام مقاتلان مى‌رسيد و به هرجانب‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 566
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست