responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 242

عرضه داشت : اى پدر گرام چرا كلمه استرجاع فرمودى؟ ! هرگز خدا بدى را متوجه شما نفرمايد .

امام عليه السّلام فرمودند : فرزندم، هم‌اكنون چرتى مرا عارض شد در عالم رؤيا ديدم سوارى مى‌گويد :

اين گروه سير و حركت مى‌كنند در حالى كه مرگ و اجل آنها را شتابان مى‌برد و چه خوش گفته شاعر :

افدى الذين غدت تسرى ركائبهم‌

و الموت خلفهم يسرى على الاثر

ما ابرقت فى الوغى يوما سيوفهم‌

الّا وفاض سحاب الهام بالمطر

ثاروا و لو لا قضاء اللّه يمسكهم‌

لم يتركوا لبنى سفيان من اثر

ديگرى گفته :

رهط حجازيّون بين رحالهم‌

تسرى المنايا انجدوا او اتّهموا

دمستانى مى‌گويد :

بينما السبط باهلية مجدا بالمسير

و اذا الهاتف ينعاهم و يدعو و يشير

انّ قدّام مطاياهم مناياهم تسير

ساعة اذوقف المهر الذى تحت الحسين‌

حضرت على اكبر عرضه داشت : اى پدر مگر ما برحق نيستيم؟

امام عليه السّلام فرمودند : چرا فرزندم قسم به آن كسى كه بازگشت همه بسوى او است ما برحقّيم .

على اكبر عرض نمود : پس با اين وصف از مرگ هراسى نداريم .

حضرت فرمودند : پسرم خدا به تو جزاى خير دهد .

ابو مخنف مى‌گويد : پس از آنكه امام عليه السّلام در ثعلبيه فرود آمدند مردى نصرانى با مادرش محضر حضرت مشرّف شده و هردو سلام آوردند .

صاحب معالى السبطين مى‌نويسد : گويا اين مرد همان وهب بن عبد اللّه بن حباب كلبى باشد .

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست