اى اعرابى دينارها را صرف طلبكارانت كن و انگشترى را صرف مؤنه خود نما .
اعرابى عنايت حضرت را گرفت و
عرضه داشت : خداوند متعال
مىداند رسالت خود را در كجا قرار دهد [1]
3- عمرو بن دينار مىگويد :
حضرت
امام حسين عليه السّلام به عيادت اسامة بن زيد كه بيمار بود رفتند و وى از غم و حسرت
و اندوه مىناليد .
حضرت فرمودند :
برادر
غم تو از چيست؟
عرض كرد : شصت هزار در
هم بدهكارم .
حضرت فرمودند :
آن
برعهده من .
عرض كرد : مىترسم قبل
از پرداخت آن از دنيا بروم .
حضرت فرمودند :
نخواهى
مرد مگر بعد از آنكه من آن را پرداخته باشم .
راوى مىگويد :
پيش از
آنكه اسامه از دنيا برود حضرت قرض او را پرداختند [2]
و درباره شجاعت و دلاورى آن وجود مبارك اخبار و احاديث بسيار است و تنها
واقعه جانگداز كربلاء كافى است براى اثبات اين معنا زيرا كمترين عددى كه براى لشگر
دشمن نقل شده سى هزار نفر بوده و بالاترين رقم سپاه آن جناب از دويست نفر بيشتر گفته نشده و مع ذلك كوچكترين هراسى در آن عزيز خدا به هم نرسيد بلكه با كمال
قوّت و قدرت در مقابل آن روبهصفتان ايستادگى فرمود و با اينكه تمام عزيزانش در مقابل
آن جناب به شهادت رسيدند و در حالى كه گرسنگى و
تشنگى به حد اعلا و فوق آنچه تصور شود حضرتش را در تعب و ضيق قرار داده بود خود را
به آن درياى لشگر زده و چنان از
ايشان مىكشت و با شمشير آتشبار خرمن عمر آن دونهمّتان را مىسوزاند كه طبق آنچه در
مقاتل معتبر ثبت