responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مناظره هاى معصومان نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 90

زبان خودشان، سخن مى گويد. مثلاً مى گويند: قبيله خاصى به شهرى حمله بردند و ساكنان آن را كشتند، در حالى كه حمله كنندگان و قاتلان غير از فرزندان آنها هستند ولى نسبت را به قبيله مى دهند، زيرا اين گروه هر چند در قتل و غارت، نقشى نداشتند، امّا به راه و روش آنان راضى بودند پس صحيح است كه بگوييم: اين فرزندان، حسين(عليه السلام) را كشته اند چون به كار پدران خود رضايت داشتند.[1]

اضافه مى شود: قرآن مجيد، قتل پيامبران بنى اسرائيل را به يهوديان مدينه نسبت مى دهد و مى گويد:

(قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ).[2]

«بگو پيش از من نيز پيامبرانى با نشانه روشن و آن چه شما گفتيد، به سوى شما آمدند، پس اگر راست مى گوييد چرا آنان را كشتيد؟».

و در حقيقت، امام به يك سنت قرآنى، اشاره نموده و آن اين كه «من رضى بفعل قوم فهو منهم»، «هر كس از كار گروهى از مردم، راضى باشد، از آنان به شمار مى رود».

اميرمؤمنان(عليه السلام) در يكى از سخنان خود، يادآور مى شود كه ناقه صالح را يك نفر از آنان پى كرد، ولى كيفر خدا، همگان را گرفت، چرا؟ چون يكى پى كرد و ديگران، براى او كف زدند و او را تأييد كردند و وحى الهى همه را پى كنندگان ناقه خواند.[2]


[1] احتجاج، ص 135ـ 138.      2 . آل عمران: 183.
[2] نهج البلاغه، خطبه 201، وإنّما عقر ناقة ثمود، رجل فعمّهم العذاب لما عمّوه بالرضا فقال سبحانه: (فعقروها فأصبحوا نادمين).
نام کتاب : مناظره هاى معصومان نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 90
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست