responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 115

همگى با اراده الهى وجود پيدا كرده‌اند و انسان داراى هزار سر ممكن ذاتى است، ولى خداوند اراده نكرده و لذا آن‌گونه به‌وجود نيامده است. ب. امكان وقوعى: به چيزى كه از وجود و عدم و يا وقوع و لا وقوع آن محذور عقلى پيش نيايد، ممكن وقوعى گويند. پس اجتماع ضدين و كار قبيح از حكيم وقوعا ممكن نيست. اما اكثر حركات و اعمال ما ممكن وقوعى‌اند. ج. امكان استعدادى: به چيزى كه استعداد امرى را داشته باشد، امكان استعدادى گويند. مثل نطفه انسان كه استعداد انسان شدن را دارد.

2. واجب بر سه قسم است: الف. واجب ذاتى؛ ب. واجب غيرى؛ ج. واجب وقوعى. الف. واجب ذاتى: به چيزى كه تصور ذات او همراه با وجود او باشد، و عقل انفكاك را محال بداند، واجب ذاتى گويند. و واجب ذاتى منحصرا خداوند تبارك و تعالى است و بس. ب. واجب غيرى: به چيزى كه وجود و وجوب او بستگى به علت ديگر داشته باشد، واجب غيرى گويند. ج. واجب وقوعى: به چيزى كه با عدم وجود آن محذور عقلى پيش آيد. يعنى گرچه آن چيز ممكن ذاتى است، اما با عدم او محال عقلى لازم آيد، واجب وقوعى گويند، مثلا هر موجودى را كه خداوند به جهت ذات و صفات خود ايجاد كرده، آن موجود واجب وقوعى است. زيرا با عدم آن عدم ذات و صفات واجب لازم مى‌آيد و آن محال است.

3. امتناع بر سه قسم است: الف. امتناع ذاتى؛ ب. امتناع غيرى؛ ج. امتناع وقوعى. الف. امتناع ذاتى، به چيزى كه تصور ذات او همراه با عدم آن باشد، و عقل به مجرد تصور ذات او حكم به ممتنع الوجود بودن آن كند، آن را ممتنع ذاتى گويند. مثل شريك البارى و اجتماع ضدين. ب. امتناع غيرى، به چيزى كه علت تامه‌اش موجود نشود ممتنع غيرى گويند. ج. امتناع وقوعى، به چيزى كه از وقوعش محال لازم آيد، و لو ذاتا محال نباشد، ممتنع وقوعى گويند. مثلا نمى‌شود علت تامه و مستقله براى جوش صددرجه يك ظرف آب هم خورشيد باشد و هم آتش، زيرا «لا يصدر الواحد الا عن الواحد» يكى به‌عنوان يكى از بيش از يكى صادر نمى‌شود. اما كاربرد سه اصطلاح امكان، امتناع و وجوب در اصول:

از باب نمونه در باب تعبد به ظن گفته مى‌شود: هل يمكن التعبد بالظن ام لا؟ آيا تعبد به ظن ممكن است يا خير؟ و در اجتماع امر و نهى بحث مى‌شود آيا اجتماع جايز است يا ممتنع؟ كه قائلين به امتناع با ذكر چهار مقدمه امتناع را اثبات مى‌كنند. [1] و در مبحث امر در اينكه آيا امر افاده وجوب مى‌كند يا خير؟ واژه وجوب به كار مى‌رود. همچنين در اقسام واجب همانند واجب نفسى، واجب غيرى و ... و يا در مبحث مقدمه واجب كه آيا مقدمه واجب واجب است يا خير؟ اين واژه به كار رفته است.


[1] . نهاية الاصول، ص 255.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست