نام کتاب : تعليقه بر الهيات شرح تجريد نویسنده : الخفري، محمد بن احمد جلد : 1 صفحه : 17
آن علّت خواهد شد كه باز علّت آنهم بنا بر فرض مذكور بايد امر ممكنى
باشد و همينطور اگر نقل كلام در علّت امر سوم و چهارم ... ادامه يابد، در نهايت
منجر به تسلسل مىگردد و تسلسل هم باطل است و در صورت ديگر اگر سلسله علل به همان
امر أوّل بازگردد، دور خواهد بود.» از اين رو، نتيجه مىگيرند: سلسله ممكنات بايد به واجب منتهى شود.
اين برهان در واقع همان برهان صدّيقين بوعلى سيناست كه احتمالا خواجه از ايشان
اقتباس كرده است.[1]
خفرى در تأييد و تقويت برهان خواجه مىگويد: «خواجه از آن جهت كه از طريق وجود، إثبات صانع كرده، در
واقع راه حكماى إلهى را پيموده است. وى براى تقويت برهان خواجه سه دليل كه مبتنى
بر ابطال دور و تسلسل است، و دو برهان كه صرفا مبتنى بر ابطال دور مىباشد، اقامه
نموده است.»
خفرى در بيان برهان أوّل مىگويد: «اگر موجودات عالم را منحصر در ممكنات بدانيم، به اين
معنا كه در جهان هستى واجب الوجودى نباشد، اين امر مستلزم دور خواهد بود و چون دور
محال است، بنابراين حصر موجودات در ممكنات محال است.» وى در چگونگى پيدايش محذور دور چنين مىگويد: «بنابراين كه موجودات منحصر در ممكنات باشد، تحقّق هر
موجودى در عالم متوقف است بر تحقّق ايجادى. چون وجود هر موجودى به طور اطلاق
وابسته به ايجاد است و به
[1]اين برهان را ابن سينا در نمط چهارم اشارت مطرح كرده و نام
آن را «صدّيقين» ناميده است وى مىگويد: «بههر موجودى كه توجه و التفات كنيد، از
دو حال خارج نيست: يا ممكن است و يا واجب. حال اگر واجب باشد، مطلوب حاصل است كه
همان صانع باشد، امّا اگر ممكن باشد، احتياج به مرجّح دارد. حال سؤال مىشود كه
اين مرجّح واجب است يا ممكن؟ اگر واجب باشد، مطلوب حاصل است، امّا اگر ممكن باشد،
باز نيازمند به مرجّح است و همينطور نقل كلام در آن مرجّح مىشود، و لذا براى
دورى و اجتناب از اشكال دور و تسلسل بايستى سلسله وجودات به واجب منتهى شود.» سپس مىگويد: «درإثبات صانع بهترين طريق را پيمودم، به
جهت آنكه از راه مطالعه وجود، إثبات صانع شده بدون آنكه مخلوقات يا حدوث عالم و يا
حركت، واسطه در إثبات صانع قرار گيرد» و چون از راه خود وجود بر واجب استدلال شده،
برهان خويش را «صدّيقين» ناميده است.
نام کتاب : تعليقه بر الهيات شرح تجريد نویسنده : الخفري، محمد بن احمد جلد : 1 صفحه : 17