عددى كه سهام به آن اضافه
مىشود را «اصل مال» و «مخرج
سهام» مىنامند [مثلا «2» درمثال ياد شده را اصل مال يا مخرج سهام مىگويند][1].
از آنجا كه تصحيح كسرها بر
اساس علم حساب مىباشد و اين علم، اصل در اين باب است ما اين قاعده را از آن علم
ذكر مىكنيم.
قاعده را در يك مقدّمه و
سه فصل بيان مىكنيم:
مقدّمه
[دو عدد را وقتى باهم
مقايسه مىكنيم از چهار حال بيرون نيستند به اين بيان:] يا مثل يكديگر هستند كه
در اين صورت «متساويان» ناميده مىشوند. يا مثل هم نيستند كه
در اين صورت «مختلفان» نام دارند.
مختلفان هم يا چنيناست كه
عدد كوچكتر عدد بزرگتر را مىشمرد [/ عدّ مى كند] و فانى مىسازد كه در اين صورت «متداخلان» ناميده مىشوند. يا آنرا فانى
نمىكند در اين صورت يا عدد سومى كه بزرگتر از يك باشد و عادّ آن دو باشد، وجود
دارد كه «متشاركان» ناميده مىشوند. وآن عدد سوم، مخرجِ
كسرِ مشتركِ ميان دو عدد است[2].
يا عدد سومى كه عادّ آن دو
باشد وجود ندارد دراين فرض «متباينان» نام دارند.
اگر دو عدد گوناگون داشته
باشى و بخواهى نسبت ميان آن دو را بدست آورى عدد كوچكتر را از عدد بزرگتر دو يا
چند بار كم كن تاعدد بزرگتر فانى شود [/ تمام شود] يا
[1] عين اين عبارت در
جواهر، ج 39، ص 333 نيز نقل شده است.
[2] به كسر مشترك،
وِفْق آن دو عدد مىگويند و به مخرج آن كسر «عادّ» آن دو عدد مىگويند.