نام کتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي نویسنده : حسن امین جلد : 1 صفحه : 335
داشت. وقتى ما كودك بوديم به برخى از خانههاى قديمى در سلميه وارد
مىشديم. در سالنهاى طولانى كه در آن اطاقها و آب و كليه وسايل لازم براى سكونت
وجود داشت و ظاهرا اين خانهها مخفيگاه كسانى بوده است كه مورد خشم و غضب حكومت
عباسى بودهاند، اقامت مىكرديم.
آنچه ذكر آن در اينجا مهم است اين است كه «اخوان الصفا» كه اين روزها مورخان و محققان فلسفه از آنها
سخن مىگويند، از داعيان اين امام بودهاند.
نسخههاى خطى كه نزد فرقه اسماعيليه نگهدارى مىشود بر اين مطلب
تأكيد مىورزند كه اخوان الصفا، داعيان مستور امامان اسماعيلى بودهاند و در سلميه
زندگى مىكردهاند و شعبههايى در ديگر شهرها داشتهاند. افراد زير براى امامان
مستور فعاليت مىكردهاند: وفى احمد تقى الدين رضى الدين عبد الله كه پدر ابى
محمد مهدى كه به آفريقا رفت و در آنجا شهر مهديه را ساخت و حكومت فاطميان از آن
منشعب شد، بوده است. شهر سلميه در معرض بلاهاى بسيارى قرار گرفته است كه از
مهمترين آنها مىتوان از زلزلههايى كه بارها آنرا ويران كرد نام برد. اين شهر
همچنين در معرض حملههاى عرب بدوى كه در اطراف آن زندگى مىكردند، واقع شده است كه
مهمترين آنها حمله قرامطه است. اينان به اهالى آن يورش بردند كه در نتيجه آن شهر
ويران شد و جولانگاه عربهاى بدوى كه به استفاده كردن از اهالى آن چشم دوخته
بودند، گرديد. اين باعث شد كه اهالى شهر سلميه و يا اغلب آنها آنجا را ترك كرده و
به ديگر نقاط كوچ نمايند. در دوره عثمانىها تمام آنچه از سلميه باقى مانده بود
عبارت بود از باروهاى رومى قديمى و قلعه آنكه مركز نيروهاى پليس در ناحيه فلات
قاره شده بود. وقتى زمان بازسازى اين شهر فرا رسيد اسماعيليان كه در جبال غربى آن
زندگى مىكردند، آنجا را براى سكونت برگزيدند و حكومت تركيه هم به
نام کتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي نویسنده : حسن امین جلد : 1 صفحه : 335