خوجههاى بمبئى سخنانى از يك داعى قديمى نقل مىكنند كه البته
مرادشان صدر الدين نيست، به نام نورستاگور يا پيرست گورنور، كه ممكن است در قرن
دوازدهم يا سيزدهم ميلادى مىزيسته است. امام و مرشد آنها عبد السلام در حدود سال
1594 ميلادى براى ارشاد خوجههاى هند كتابى نوشت به زبان فارسى كه آن را «مواعظ المرؤة» نام نهاد كه به زبان فارسى «پنديّات جوانمردى» مىشود تا سندى باشد قديمى از بيست و
ششمين مرشد در سلسله مرشدى خوجهها.
مراسم ازدواج، طلاق، تكفين و دفن نزد خوجههاى بمبئى داراى قوانينى
است كه اختلاف اساسى با ديگر فرقههاى اسلامى دارد. اين قوانين وفقه، بيشتر متأثر
از سنتها و آداب و رسوم هندوهاست. در سالهاى اخير مراسم واقعى ازدواج به واسطه
قاضيان رسمى انجام مىشود. در يكى از مراسم ازدواج در گجرات، نام چهار ملك از
ملائكه به نامهاى اسرافيل، عزرائيل، جبرائيل و ميكائيل در چهار گوشه نوشته شده
بود.
در ميان خوجههاى بمبئى تا وقتى كه جماعت موافق نباشند، طلاق
امكانپذير نيست. البته جماعت رضايت طرفين را مراعات مىكنند. همچنين يك نفر
نمىتواند داراى دو زن باشد تا اينكه جماعت آن را تأييد كنند. در صورت تأييد
جماعت، مرد بايستى مقدارى مال به زن اوّل بدهد. ميان خوجههاى بمبئى رسم عجيبى در
وقت وفات وجود دارد كه نامش