نام کتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي نویسنده : حسن امین جلد : 1 صفحه : 124
عملا نزار را وليعهد خود كرده بود و در طى بيماريش كه به مرگ منتهى
شد، براى او بيعت گرفته بود، اما وزير او، افضل بن بدر الجمالى، به دليل وجود
مسائلى بين او و نزار و همچنين نزديكى ابو القاسم احمد با وى، در اين كار مسامحه
كرد تا مانع وليعهدى نزار شود. اين گروه همچنين عقيده دارند وقتى مستنصر از دنيا
رفت، وزيرش، افضل، بر همه امور مسلط بود و همين امر موجب شد كه وليعهدى و خلافت به
ابو القاسم احمد كه بعدا به «المستعلى باللّه» ملقب شد، منتقل گردد.[1]
اينچنين بود كه اسماعيليان در سال 487 به دو فرقه منشعب شدند: يك
فرقه قائل به امامت ابو القاسم احمد، المستعلى باللّه، و در نتيجه موسوم به
مستعليه و فرقه ديگر قائل به امامت نزار و در نتيجه موسوم به نزاريه.
اسماعيليان نزارى:
در پى به خلافت رسيدن ابو القاسم محمد ملقب به المستعلى باللّه،
برادر وى، نزار، به اسكندريه رفت و والى آن، ناصر الدين افتكين وى را با آغوش باز
پذيرفت و به همراه مردم اسكندريه با او بيعت كرد. وقتى افضل بن بدر الجمالى وزير
از اين واقعه آگاه شد، با سپاهى گران به سمت اسكندريه آمد كه شكست
[1]حظى الدوله، ابو المناقب، عبد الباقى بن على تنوخى در رثاى
مستنصر و تأييد مستعلى قصيدهاى سرود كه چند بيت آن چنين است:
و ليس ردى المستنصر اليوم كالردى
و لا أمره امر يقاس به
أمر
و قد بكت الخنساء صخرا و انه
ليبكيه من فرط المصاب
به الصخر
و قلدها المستعلى الطهر حسب ما
عليه قديما نص والده
الطهر
مرگ مستنصر امروز مانند مرگهاى معمولى نيست و هيچ مصيبتى را
نمىتوان با آن مقايسه كرد. در گذشته خنساء بر برادرش صخر گريسته و در مصيبت او
صخرهها به گريه آمدند. حكومت را مستعلى پاك به نص قديمى پدر پاكش به دست گرفت.
نام کتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي نویسنده : حسن امین جلد : 1 صفحه : 124