فصل اول در سبب احتياج خلق بتمدن و شرح ماهيت و فضيلت از نوع علم
پيش از اين گفتهايم كه هرموجودى را كمالى است و كمال بعضى از
موجودات در فطرت با وجود مقارن افتاده است.
و كمال بعضى از وجود متأخر مثال صنف اول اجرام سماوى و مثال صنف دوم
مركبات ارضى و هرچه كمال او از وجود او متأخر بود هر آينه او را حركتى بود از
نقصان بكمال و آن حركت بىمعونت اسبابى كه بعضى مكملات باشند و بعضى معدات، نتواند
بود.
اما مكملات مانند صورتهائى كه از واهب الصور فايض شود بطريق تعاقب بر
نطفه تا از حد نطفهگى بكمال انسانى برسد.
و اما معدات مانند غذا كه باضافت ماده شود تا نماء بغايتى كه ممكن
بود برسد و معونت در اصل بر سه وجه بود.
اول آنكه معين جزوى گردد از آنچيز كه بمعونت محتاج بود و اين معونت
ماده بود.
دوم آنكه معين متوسط شود ميان آنچيز كه بمعونت محتاج بود و ميان فعل
او و اين معونت آلت بود
سوم آنكه معين را بسر خود فعلى بود كه اين فعل نسبت به آن