و از كليات استنباط جزويات كردن بر او آسان شود و خود عقل حاكمى است
عادل در هرباب. و اللّه اعلم بالصواب.
فصلى كه بعد از تأليف كتاب ملحق كرده شد
در شهور سنه ثلث و ستين و ستمأة بعد از تاليف اين كتاب بمدت سى سال
از حضرت پادشاه جهان خلد اللّه ملكه، يكى از بزرگان جهان كه در اكثر فنون فضايل بر
سر آمده اهل عالمست، و آنمخدوم معظم ملك الامراء فى العالم جلال الدولة و الدين
مفخر جهان عبد العزيز نيشابورى اعز اللّه انصاره و ادام اللّه اجلاله باين ديار
رسيد.
و اين كتاب را بمطالعه همايون خود مشرف گردانيد. فرمود كه در اثناى
ذكر فضايلى كه در اين كتاب موجود است ذكر فضيلتى بس بزرك مفقود است و آن رعايت
حقوق پدر و مادر است كه تالى عبادت خالق است چنانكه فرموده است عز اسمه:
بايستى كه در حث برين فضيلت و زجر از رذيلتى كه مقابل آنست يعنى عقوق
هم اشارتى رفته بودى.
محرر اين كتاب هرچند بچند موضع ذكر اين معنى بطريق تلويح و تعريض
ايراد كرده است اما چون اين فقد بجاى خود بود سطرى چند در اين معنى بذيل فصل چهارم
از مقاله دوم كه در سياست و تدبير اولاد است الحاق كرد و آن اينست.
اما سبيل فرزندان در تحرى رضاى پدران و مادران و وجوب رعايت حقوق
ايشان بر فرزندان هرچند در تنزيل بچند موضع ذكر فرموده است در اين كتاب نيز بطريق
عقل از آنچه در فصل هفتم از قسم دوم از مقاله اول