responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 810

اصطلاح نحوى ها، و «جوهر» و «عرض» در اصطلاح متكلمان كه از معانى لغوى شان به معانى اصطلاحى نقل داده شده اند.

علامه حلى، حسن بن يوسف، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 62.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 229.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص (35-34).

منقول لغوى

لفظ نقل داده شده به معناى ديگر توسط اهل لغت

منقول لغوى، از اقسام منقول (به لحاظ ناقل) بوده و به لفظى گفته مى شود كه از معناى اصلى خود، به وسيله اهل لغت نقل داه شده و در معناى ديگرى استعمال مى شود، مانند: لفظ «دابه» كه اهل لغت آن را از معناى اوّلى آن جنبنده نقل داده و در معناى «چار پايان» استعمال مى نمايد.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص (35-34).

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص 54.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 194.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 228.

علامه حلى، حسن بن يوسف، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 62.

منهيٌ عنه

افعال مورد نهى شارع

منهى عنه، فعل يا ترك فعلى است كه به سبب مبغوض بودنش در نزد مولا، از آن نهى مى شود; به بيان ديگر، هر چيزى كه نهى به آن تعلق مى گيرد، منهى عنه است. اماميه و معتزله، ملاك تعلق نهى به چيزى را، وجود مفسده واقعى در آن مى دانند، كه اگر اين مفسده، ملزمه و لازم الاجتناب باشد، منهى عنه حرام، و در صورتى كه غير ملزمه باشد منهى عنه مكروه است.

منهى عنه به اعتبارهاى گوناگون به گونه هاى مختلف تقسيم مى شود:

1. به لحاظ چگونگى مطلوبيت، به منهى عنه نفسى و غيرى;

2. به لحاظ توقف بر شرط، به منهى عنه مطلق و مشروط;

3. به لحاظ تقارن حكم و محكوم عليه، به منهى عنه معلق و منجّز;

[4]به لحاظ تعلق نهى به متعلق، به منهى عنه تحريمى و تنزيهى

منهى عنه يا از سنخ افعال است، مثل: «لا تقربوا الزنا»، يا از سنخ اقوال، مثل: نهى از قرائت دو سوره در نماز، و يا از سنخ اعتقادات، مثل: «لا تشركوا بالله».

خضرى، محمد، اصول الفقه، ص 235.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ص 281.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 316.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 1، ص 351 و 325.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، ص (466-463).

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 405.

منهى عنه تحريمى

ر.ك: حرام

منهى عنه تنزيهى

ر.ك: مكروه

منهى عنه غيرى

فعل مورد نهى شارع به دليل مقدميت آن براى امر مبغوض

منهى عنه غيرى چيزى است كه به دليل «مقدمه بودن» براى چيزى ديگر، مورد نهى قرار مى گيرد; به بيان ديگر، نهى گاهى به طور مستقل به موضوعى تعلق مى گيرد و گاهى به عنوان «مقدمه بودن» براى چيز ديگر; در صورت دوم، نهى «غيرى» است و متعلق آن را نيز «منهى عنه غيرى» مى گويند; يعنى منهى عنهى كه به سبب مقدمه بودن براى امرى مبغوض، مورد نهى واقع شده است.

تعلق نهى به منهى عنه غيرى به انگيزه مورد تكليف قرار دادن آن نيست، بلكه به منظور ارشاد و بيان مقدميت، از آن نهى مى شود، مثل: نهى از نماز به سبب امر به زدودن نجاست از مسجد; در اين نهى، نماز منهى عنه غيرى است، زيرا مقدمه امرى مبغوض (ترك ازاله نجاست) مى باشد.

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 2، ص 160.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 225.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 295.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 1، ص 325 و (352-351).

منهى عنه مشروط

فعل نهى شده در شرايط خاص

منهى عنه مشروط، نوعى از منهى عنه است كه شرط يا قيدى به خود مى گيرد، به گونه اى كه همه افراد و نمونه هاى ماهيت را شامل نمى شود، بلكه مورد نهى، بعضى از آنها را در بر مى گيرد، مثل اين كه گفته شود: «لا تصلّ فى الحمام»، كه نخواندن نماز، با واژه «در حمام» مقيد شده است; يعنى نهى فقط نماز هايى را شامل مى شود كه در حمام به جا آورده شود.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 1، ص 325.

منهى عنه مطلق

فعل نهى شده در همه شرايط و حالات

منهى عنه مطلق، از اقسام منهى عنه است كه تمام افراد ماهيت را شامل مى شود و تعلق نهى به آن، مشروط يا مقيد نشده است، مثل: «لا تشرب الخمر» كه اين نهى، شامل تمام افراد و مصاديق

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 810
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست