responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 453

انشاى بعث حقيقى از جانب او نسبت به فرزندش نزد عُقَلا صحيح نيست (مگر اين كه قصد اتمام حجت داشته باشد كه در اين صورت، بعث حقيقى نيست).

اما در خطاب هاى كلى و عام لازم نيست تمام مخاطبان تحت تأثير امر و بعث قانونگذار قرار گرفته و منبعث شوند، بلكه همين كه بيشتر مخاطبان تحت تأثير قرار گيرند، انشاى بعث حقيقى صحيح است، هر چند نسبت به عدم انبعاث برخى از آنها يقين وجود داشته باشد.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 473 و 586.

همان، ج 3، ص 144.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 2، ص 233.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص 144.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 180.

خطاب متمم

مكمّل خطاب اوّل در استيفاى غرض مولا

خطاب متمّم، خطابى است كه براى تتميم و كامل نمودن خطاب اول (خطاب قبلى) آورده مى شود و در جايى است كه خطاب اول در برگيرنده تمام غرض مولا نمى باشد و به وسيله صدور خطاب دوم، اين غرض تأمين مى گردد.

نكته اول:

تكميل غرض مولا به دو صورت انجام مى گيرد:

1. با آوردن قيد براى كلام;

[2]با آوردن خطاب دوم

خطاب متمم، چند صورت دارد:

1. خطاب متمم، تكميل كننده شمول خطاب اول مى باشد، در صورتى كه نتوان به وسيله خطاب اول، قيود متأخر از آن را بيان كرد، همانند قيد قصد قربت در نماز كه آوردن آن در خطاب «صل» ممكن نبوده و به وسيله خطاب دوم بيان مى شود;

2. خطاب متمم، براى حفظ قدرت مكلف بر استيفاى ملاك و مصلحت تكليف ناشى از خطاب اول است، مثل وجوب انجام مقدمات مفوته، هم چون وجوب پيمودن مسافت در حج كه از طريق خطاب دوم انشا شود، كه عدم پيمودن آن، باعث عدم قدرت بر انجام حج در زمان خاص و عدم استيفاى مصلحت آن است;

[3]خطاب متمم، محرك و مشوق انجام خطاب اول است، همانند خطاب احتياطى كه براى تحريك بيشتر شخص نسبت به درك مصلحت واقع صادر مى شود

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 6، ص (424-423).

خطاب مستعمل

خطاب داراى فايده يا معناى خاص

خطاب مستعمل، مقابل خطاب مهمل بوده و به خطابى گفته مى شود كه براى رساندن معنايى و يا افاده فايده اى وضع شده است.

مرحوم «سيد مرتضى» در تعريف خطاب مستعمل مى گويد: خطابى است كه براى رساندن معنايى و يا فايده اى خاص وضع شده و دو گونه است: يك نوع آن داراى معناى خاص است، ولى فايده ديگرى بر آن مترتب نيست، مثل: القاب كه براى افاده معنايى خاص وضع شده، ولى فايده ديگرى كه عبارت است از تمييز و جدايى آن از ديگرى ندارد; بنابراين، القاب را مى توان بر افراد و اشخاص متفاوت اطلاق نمود، براى مثال، «صادق» لقب كسى است كه اهل صدق و راستى باشد.

اما نوع ديگر خطاب مستعمل، علاوه بر اين كه معناى خاصى را افاده مى كند، فايده ديگرى نيز دارد و آن، تمييز و جدايى است، كه به سه شكل مى آيد:

1. سبب تمييز نوعى از نوع ديگر مى گردد، مانند: رنگ و مكان;

2. سبب تمييز جنسى از جنس ديگر مى گردد، مانند: جوهر و حيات;

[3]سبب تمييز عينى از عين ديگر مى گردد، مانند: اسود و ابيض

در كتاب «الذريعة الى اصول الشريعة» آمده است:

«و ينقسم الخطاب الى قسمين: مهمل و مستعمل. فالمهمل: مالم يوضع فى اللغة التى اضيف انه مهمل اليها لشىء من المعانى والفوائد و اما المستعمل: فهو الموضوع لمعنى او فائدة»[1]

1. علم الهدى، على بن حسين، الذريعة الى اصول الشريعة، ج 1، ص (9-8).

خطاب مشافهه

ر.ك: خطاب شفاهى

خطاب معدومين

خطاب افراد غير موجود در زمان خطاب

خطاب به معدومين، به معناى مورد خطاب قرار گرفتن كسانى است كه در زمان خطاب شارع هنوز به دنيا نيامده اند.

ميان اصوليون بحث است كه آيا خطاب هاى شفاهى شارع، تنها به مخاطبان حاضر در مجلس خطاب اختصاص دارد يا كسانى كه در زمان خطاب حاضر بوده، ولى در مجلس خطاب نبوده اند را نيز شامل مى شود و يا علاوه بر دو گروه قبلى، همه كسانى را كه در زمان خطاب موجود نبوده و درآينده به دنيا مى آيند نيز در برمى گيرد.

درباره معدومان، اين بحث مطرح مى گردد كه آيا انسان هاى غير موجود در زمان بعث و زجر زمان صدور تكليف كه وجود آنها مفروض و مقدر است، ممكن است مورد

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 453
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست