responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 223

امتثال پيدا نمى كند، بلكه تنها براى او نسبت به امتثال امر مولا شك ايجاد مى شود.

نيز ر.ك: اطاعت وهمى.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 360.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 4، ص 607.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 406.

اطاعت ظنى

عمل به تكليف مظنون

اطاعت ظنى، در مواردى است كه مكلف، به متعلق تكليف (مكلف به) ظن دارد و سپس آن را به جا مى آورد.

كسانى كه به حجيت مطلق ظن اعتقاد دارند، اين گونه استدلال مى كنند كه مكلف هنگام عدم دست رسى به اطاعت علمى، بايد به دنبال اطاعت ظنى برود، زيرا در غير اين صورت، ناچار از تمسك به شك و وهم مى باشد و عقل با وجود ظن، آن را قبيح مى شمارد.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 360.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 4، ص 607.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 406.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 3، ص 110.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 209.

اطاعت علمى

ر.ك: امتثال علمى.

اطاعت قطعى

ر.ك: اطاعت علمى

اطاعت وهمى

عمل به تكليف موهوم

اطاعت وهمى، از اقسام اطاعت احتمالى است و به اطاعتى گفته مى شود كه مكلف به سبب آن، علم، ظن و يا شك به امتثال تكليف واقعى پيدا نمى كند، بلكه تنها توهم - احتمال ضعيف و مرجوح - به امتثال تكليف پيدا مى نمايد; به بيان ديگر، اطاعت وهمى در مواردى است كه مكلف، به متعلق تكليف (مكلف به) وهم پيدا نموده و سپس آن را انجام مى دهد.

نكته:

در موارد عدم دست رسى به اطاعت علمى و امكان اطاعت ظنى، انجام امر مولا از طريق اطاعت وهمى، از نظر عقل قبيح است[1]


[1]آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 360

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 4، ص 607.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 406.

اطراد

شيوع استعمال لفظ در مصاديق داراى ملاك استعمال

اطّراد، از علائم حقيقت بوده و در لغت، به معناى شيوع و در اصطلاح، به معناى شيوع استعمال لفظ در معنايى خاص، بدون اختصاص به شرايط يا مصاديق خاص مى باشد.

توضيح:

اگر عنوان و لفظى، در موردى، به علت خصوصيتى كه در آن مورد هست، اطلاق گردد و سپس مشاهده شود كه هر جا آن خصوصيت هست، اطلاق ياد شده مانعى ندارد و استعمال جايز است، «اطّراد» محقق شده و علامت حقيقت بودن آن لفظ در آن معنا (مصداق داراى آن خصوصيت) مى باشد; براى مثال، لفظ «عالم»، به لحاظ وجود خصوصيت علم، بر زيد اطلاق گردد، سپس ملاحظه شود كه اين اطلاق، اختصاص به زيد ندارد، بلكه هر كسى را كه داراى خصوصيت علم است، شامل مى شود.

در اين كه آيا اطراد، علامت حقيقت است يا نه، ميان اصوليون اختلاف است; مرحوم «مظفر» و «محقق خراسانى»، آن را علامت حقيقت نمى دانند.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (35-34).

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 32.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 64.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 1، ص 68.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 34.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 116.

اطراد و انعكاس

ر.ك: دوران

اطراف شبهه غير محصوره

احتمالات عقلى منطبق بر معلوم به اجمال، در شبهه غير محصوره

اطراف شبهه غير محصوره، مقابل اطراف شبهه محصوره و از اقسام اطراف علم اجمالى است و به معناى محدوده احتمالات عقلى منطبق با علم اجمالى در شبهه غير محصوره مى باشد; به بيان ديگر، در صورتى كه شخص، علم اجمالى به موضوعى پيدا كند و شبهه نيز از نوع شبهه غير محصوره باشد، تمام احتمالات عقلى را كه با معلوم به اجمال منطبق مى باشد، اطراف شبهه غير محصوره مى گويند، مانند اين كه شخص مى داند يكى از قصاب هاى شهر كافر بوده و خريدن گوشت از او حرام است، حال اگر در اين شهر هزار مغازه قصابى وجود داشته باشد، احتمال داده مى شود هر يك از اين مغازه ها همان مغازه اى باشد كه صاحب آن كافر است; پس، معلوم به اجمال ما (قصاب كافر) بر هر يك از آنها صدق مى كند و گستره علم

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست