نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 153
از قاعدۀ غرور متأخر است. به تعبير ديگر، عنوان خدعه و تدليس
قبل از اتلاف و ضرر، هم رتبتا و هم زمانا صادق است. بنابراين دو عنوان متباين
هستند و معقول نيست يك قاعدۀ مباين با قاعدۀ ديگر دليل آن قرار گيرد.
2 دلالت قاعدة
آيا قاعدۀ «المغرور يرجع الى من غره» فقط در باب غار عالم عامد
معتبر است و يا اعتبار آن اعم است و علم و جهل را نيز شامل مىشود؟ ممكن است
بگوييم كه غرور به معناى تدليس و خدعه است. اگر لفظ غرور مرادف خدعه و تدليس باشد
در مادۀ «دلسه و خدعه» علم اعتبار شده است؛ يعنى هم اعتبار علم جنبۀ
عقلايى دارد و هم در لغت در آنها اعتبار علم شده است. در كتاب لغت مانند مجمع و
قاموس و صحاح و منجد ذيل عنوان تدليس گفتهاند: «كتمان عيب السلعة عن المشترى» و
در مادۀ غرور، «غره» به معنى «خدعه و اطعمه بالباطل» و ذيل خدعه «اظهر له
خلاف ما يخفيه» آمده است. مجمع مىگويد: «الخدع إخفاء الشيء». در اين قبيل معانى
شرط آن است كه انسان عالم باشد و الا اگر جاهل باشد معنى كتمان صدق نمىكند؛ زيرا
كسى كه دانا به عيب نيست، در مورد وى كتمان عيب صدق نمىكند. پس ممكن است بين عالم
و جاهل تفصيل بدهيم و بگوييم كه روايات شامل جاهل نمىشود. در اينجا چهار صورت
وجود دارد:
صورت اول آن است كه غار و مغرور هر دو به كتمان عيب و خدعه عالمند.
در صورت دوم متضرر و عالم و غار جاهل است. در صورت سوم متضرر جاهل
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 153