نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 12
اتلاف مستقيم يا مباشر، مانند خوردن، نوشيدن، پوشيدن و به طور كلى
مصرف يا از بين بردن مال ديگرى كه به صورت خوردنى، نوشيدنى، پوشيدنى و ... است.
اتلاف مستقيم به وسيلۀ خود شخص و بدون واسطه قرار دادن فاعل ارادى يا غير
ارادى انجام مىشود.
اتلاف غير مستقيم يا تسبيب[1]عبارت است از هر فعل يا عملى كه سبب از بين
رفتن مال شود ولى علت تامۀ تلف يا جزء اخير از علت تامه تلف نباشد، بلكه به
گونهاى باشد كه اگر اين فعل و كار از جانب او صادر نشود تلف و از بين
هم در آنجا نباشد (مثلا لباس را پاره كند به گمان اينكه صاحبش بهاو اجازۀ اين كار را داده است).دوم، به صورت غير مستقيم (تسبيب) و آن هر كارى است كه تلف بهواسطۀ آن ايجاد شود، مانند كندن چاه در غير ملك خود يا در ملك ديگرى و مانندانداختن چيزهاى لغزنده در راهها.
[1] علامه حلّى در كتاب تذكرة الفقهاء، كتاب غصب، فصل دوم،بحث اول، مسألۀ دوم چنين مىگويد:هر آن چيزى كه در از بين رفتن چيزى يا تلف شدن آن چيز دخالت داشتهباشد يا به نحوى است كه هلاكت و نابودى به آن اضافه شود كه علت ناميده مىشود وانجام آن عادتا و حقيقتا اضافه نشود يا اصلا اين چنين نباشد و آنكه اين چنين نباشديا به گونهاى است كه با ايجاد آن هلاكت و نابودى آن چيز قصد مىشود يا اين چنيننيست. پس آنچه هلاكت و نابودى به آن اضافه مىشود علت ناميده مىشود و آنكه آن راايجاد مىكند به صورت مباشر است و آنچه نابودى به آن اضافه نشود و آنچه به آناضافه مىشود در آن قصد مىشود و سبب ناميده مىشود و ايجاد آن را تسبيب گويند.اين قصد و توقع گاهى به نحوى است كه تأثير مىگذارد در وجود تلف به مجرد ايجادش وآن سبب علت مىباشد و گاهى به واسطه اضافه شدن امور ديگرى كه ايجادش بعيد نيست، مىباشدكه در صورت اول سبب ناميده مىشود و گاهى سبب اينگونه تفسير مىشود كه مطلق آنچهايجاد علت به واسطه آن قصد مىشود و گاهى به نحو عام تفسير مىشود.پس گفته مىشود كه سبب آن چيزى است كه نابودى با وجودش ايجاد مىشودو با هر قصد و انگيزهاى كه باشد و ليكن اگر آن نباشد علت اثرى نمىگذارد. پس درسبب غير از خودش چيز ديگرى اثر ندارد و چارهاى از آن نيست. در اين هنگام هر شرطىسبب مىباشد پس كندن چاه توسط شخصى گاهى سبب و گاهى شرط ناميده مىشود.
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 12