نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 72
جسمانى نزديكتر است، ولى بدن مثالى، بدن مثالى موجود در نزول وجود
است، و بدن موجود قبل از نشئه وجودى نفس، نمىشود ملاك حشر قرار گيرد.
لأن الجنّة التي اعدّت للمتّقين، نتيجه اعمال و ثمره افعال است كه
بعد از اين نشأه قرار گرفته است. و ديگر آن كه حشر و معاد، در صعود وجود و قوس
صعودى قرار دارد، نه در نزول وجود و رجوع به ما قبل وجود خود بعينه وگرنه دايره
وجود تمام نشود و صعود، محاذى نزول قرار نگيرد. نگارنده، در مباحث مثال، مفصّلا
اين بحث را تقرير نموده است.
نقل و تزييف
حكيم متألّه نحرير، آخوند ملا عبد الرزاق- قدس سره- عقيده دارد كه
برخى از حكماى اسلامى مثل شيخ رئيس و اتباع او در فلسفه مشّائيه، در معاد جسمانى
مقلّدند آن هم مقلد صرف. او بعد از نقل قول اهل كلام در معاد كه به معاد جسمانى
معتقدند، گويد: جمهور مسلمين در معاد جسمانى مطلقا بر دو مذهبند:
يكى مذهب اكثر متكلّمين، دوم مذهب محققين و متكلمين كه به دو معاد
جسمانى و روحانى معتقد هستند. و حكماى اسلام بلكه جميع حكماى الهى نيز قايلند به
معادين جميعا، ليكن در معاد جسمانى، مقلّد باشند و به تصديق انبيا اكتفا نمايند و
تصحيح اين معاد به استقلال عقل نتوانند كرد [1].
قابل كون و فساد و متصف به حركات و تعلقات مادى و داراى وضع و قابل
اشاره حسى- فرق نگذارد و بگويد: ابدان اخروى و دنياوى و نشأت دنيا و آخرت يك
چيزند، اصولا حق ندارد در اين قبيل مباحث وارد شود، و نبايد با او در اين قسم از
مطالب، صحبت نمود. درباره اين اشخاص بايد گفت: «ذَرْهُمْفِي
خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»[1]و
«دعهميأكلون الخبز و يمشون في الأسواق»[2].
[1]. گوهر مراد، ص 149، شيخ رئيس- اعلى اللّه مقامه- در مبدأ و
معاد، بر امتناع عود روح به بدن مادى