نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 334
الذي متّحد مع النفس هو البدن الجسماني المجرّد عن المادة الأولى،
فالموت واقع بالعرض لا بالذات، و إلّا فلا وجه له لكون العدم إلى عناصره، فيصير
حكمه حكم العناصر كما كان قبل صيرورته بدنا، فلا يتعلق النفس به بعد مفارقتها عنه
أصلا.
و الحق ما ذكرناه من تعلق النفس ثانيا بالبدن الدنيوي لكن برجوع
البدن إلى الآخرة و إلى حيث النفس، لا بعود النفس إلى الدنيا و إلى حيث البدن،
فيكون البدن واقفا، و النفس متحرّكة إليه» [1].
بايد توجّه داشت كه آيات كريمه قرآنى و روايات مأثور از ائمه شيعه
عليهم السّلام در مسأله معاد به حسب ظاهر متناقض و به اعتبار مفهوم، متخالف و به
اعتبار معنى و حقيقت، متوافقند، و از موارد عمده متشابهات در كتاب و سنّت، آيات و
روايات در باب معادند. نقل آيات و ذكر روايات، و نحوه دلالات آنها بر مقصود، محتاج
به بحثى مبسوط و مفصل است و سنذكر كيفية دلالتها على المرام ان شاء اللّه تعالى.
نقل و تزييف
خلاصه كلام حكيم دانا استاد مشايخنا العظام، آقا على مدرس اين بود كه
در
[1]بايد دانست كه اضافه مجرّد به مادى، يا اضافه اشراقى است،
مانند اضافه علت به معلول كه معلول، امرى غير از تجلى و غير از نفس تدلّى و ظهور
علت نيست، و يا اضافه تدبيرى و تعلق ذاتى است، و نفس، صورت تمامى و بدن، ماده
جسمانى است، بدن، بعد از قطع تعلق تدبيرى، ماده قابل و مبدأ اعدادى جهت تكامل نفس
نمىباشد، در اين صورت مواد جسمانى ارتباط تعلقى مطلقا نسبت به مجرّد ندارند و
نسبت نفس مفارق از بدن، با تمام ابدان متساوى است. در اين صورت به فرض آن كه اجزاى
بدنى مورد اضافه نفس مدبّر به حسب سابق وجود باشد و به طرف نفس مجرد حركت نمايد،
حركت آن، نظير كليه متحركات به آخرت است، و از اين راه نفعى به حال قائل، عايد
نمىشود. علاوه بر اين اگر بدن كه ماده نفس است و از اين جهت بدن است با حفظ قيد
ماديت به آخرت رجوع نمايد، اين، قول اشاعره و ديگر از ظاهريون است كه مؤلف، آن را
نفى نموده و اگر جهت ماده را رها نمايد و به صورت جسمانى غير مادى محشور شود، اين
همان قول ملا صدرا است و سيأتى تفصيل الكلام ان شاء اللّه تعالى.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 334