نام کتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) نویسنده : جمعى از علما جلد : 1 صفحه : 616
اوّل آنكه لفظ جزء ندارد، چون همزه استفهام.
دوّم آنكه جزء دارد و لكن
آن جزء دلالت ندارد اصلا، چون زيد.
سيّم آنكه جزء دارد و آن
جزء دلالت دارد لكن بر جزء معنى مقصود دلالت ندارد، چون عبد اللّه علما.
چهارم آنكه جزء دارد و آن
جزء دلالت دارد بر معنى مقصود لكن دلالتش مراد نباشد، چون حيوان ناطق، كه علم شخص
انسانى باشد.
فصل: [اقسام لفظ مفرد]
لفظ مفرد بر سه قسم است:
اسم و كلمه و ادات، زيراكه اگر معناى لفظ مفرد ناتمام است (يعنى صلاحيّت ندارد كه
محكوم عليه يا محكوم به شود) آن را در اين فنّ ادات خوانند و در نحو، حرف گويند.
و اگر معناى وى تمام است
پس خالى از اين نيست كه صلاحيّت دارد كه محكوم عليه شود يا نه اگر ندارد در اين
فنّ آن را كلمه گويند و در نحو، فعل خوانند. و اگر صلاحيّت دارد آن را اسم گويند.
فصل: [اقسام لفظ مركّب]
لفظ مركّب بر دو قسم است:
تامّ و غير تامّ. تامّ آن است كه بر وى سكوت صحيح باشد يعنى چون متكلّم آنجا سكوت
نمايد مخاطب را انتظارى نباشد آنچنان انتظارى كه با محكوم عليه باشد بىمحكوم به و
با محكوم به باشد بىمحكوم عليه. و مركّب تامّ اگر فى نفسه محتمل صدق و كذب باشد
آنرا خبر و قضيّه خوانند (و اين عمده است در باب تصديقات) و اگر محتمل صدق و كذب
نباشد آن را انشاء خوانند.
خواه دلالت كند بالذات بر
طلب چون امر و نهى و استفهام و خواه
جامع المقدمات (جامعه
نام کتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) نویسنده : جمعى از علما جلد : 1 صفحه : 616