نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 55
از عابرين حق عبور
مىگرفتند؛ حتى روزى خود خليفه كه مىخواست از جسر عبور كند جلوش راگرفته حق
العبور مطالبه كردند.[1]
يك مغنّى با خواندن دو
بيتِ شهوتانگيز، امين خليفه عباسى را سر شهوت آورد امين سه ميليون درهم نقره به
وى بخشيد، مغنّى از شادى خود را به قدم خليفه انداخته گفت: يا اميرالمؤمنين اين
همه پول را به من مىبخشى؟ خليفه در پاسخ گفت اهميتى ندارد ما اين پول را از يك
ناحيه ناشناخته كشور مىگيريم.[2]
ثروت سرسام آورى كه همه
ساله از اقطار كشورهاى اسلامى به عنوان بيت المال مسلمين به دارالخلافه سرازير
مىشد به مصرف هوسرانى و حق كشى خليفه وقت مىرسيد. شماره كنيزان پريوش و دختران
و پسران زيبا در دربار خلفاى عباسى به هزاران مىرسيد.
وضع شيعه از انقراض دولت
اموى و روى كار آمدن بنى عباس كوچكترين تغييرى پيدا نكرد جز اينكه دشمنان
بيدادگر وى تغيير اسم دادند.
شيعه در قرن سوم هجرى
با شروع قرن سوم، شيعه نفس
تازهاى كشيد و سبب آن اولا اين بودكه كتب فلسفى و علمى بسيارى از زبان يونانى و
سريانى و غير آنها به زبان عربى ترجمه شد و مردم به تعليم علوم عقلى و استدلالى
هجوم آوردند. علاوه بر آن، مأمون خليفه عباسىِ (195- 218 ق) معتزلى مذهب، به
استدلال عقلى در مذهب علاقهمند بود و درنتيجه به تكلم استدلالى در اديان و مذاهب
رواج تام و آزادى كامل داده بود و علما و متكلمين شيعه از اين آزادى استفاده كرده
در فعاليت علمى و در تبليغ مذهب اهل بيت