responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 129

شدند و كسى با آنان معامله و معاشرت نمى‌كرد و قدرت بيرون آمدن نداشتند.

بت‌پرستان مكه با اين‌كه هر گونه فشار و شكنجه از زدن و كوبيدن و اهانت و استهزاء و كارشكنى در حق وى روا مى‌داشتند گاهى نيز براى اين‌كه او را از دعوت خود منصرف كنند از راه ملاطفت پيش آمده وعده مال‌هاى گزاف و رياست و سلطنت به وى مى‌دادند ولى پيش آن حضرت وعده و وعيد آنان مساوى بود و جز تشديد همت و تصميم عزيمت نتيجه‌اى نمى‌بخشيد در يكى از مراجعه‌هايى كه به آن حضرت كرده و وعده مال گزاف و رياست مى‌دادند آن حضرت به عنوان تمثيل به آنان فرمود اگر خورشيد را در كف راست و ماه را دركف چپ من بگذاريد از فرمانبردارى خداى يگانه و انجام مأموريت خود روى بر نخواهم تافت.

در حوالى سال دهم بعثت كه آن حضرت از شعب ابى‌طالب بيرون آمد كمى بعد از آن ابوطالب عمو و يگانه حامى وى بدرود زندگى گفت و هم‌چنين يگانه همسر باوفاى وى درگذشت.

ديگر براى آن حضرت هيچ‌گونه امن جانى و پناهگاهى نبود و بالاخره بت‌پرستان مكه نقشه محرمانه‌اى براى كشتن وى طرح كرده شبانه خانه‌اش را از هر سوى به محاصره درآوردند كه آخر شب ريخته در بستر خواب قطعه قطعه‌اش كنند.

ولى خداى متعال، مطلعش ساخته به هجرت يثرب مأمورش كرد آن حضرت، على عليه السلام را در بستر خواب خود خوابانيد شبانه به نگهدارى خدايى از خانه بيرون آمد و از ميان گروه دشمنان بگذشت و درچند فرسخى مكه به غارى پناهنده شد و پس از سه روز كه دشمنان به هر سوى گشته و از دست‌گيرى او نوميد شده به مكه باز گشتند، از غار بيرون آمده راه يثرب را در پيش گرفت.

اهل يثرب كه بزرگانشان پيش از آن به آن حضرت ايمان آورده و بيعت كرده بودند مقدمش را با آغوش باز پذيرفتند و جان و مال خودشان را در اختيارش گذاشتند.

آن حضرت براى اولين بار در شهر يثرب يك جامعه كوچك اسلامى تشكيل داده‌

نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست