نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 86
مقدمه سوم: وجود محمولى
داريم
در مرحله دوم/ فصل دوم/ 3،
خواهيم گفت كه مفهوم وجود به رابط و محمولى تقسيم مىشود؛ يعنى، براى واژه «وجود»
در ذهن انسان دو مفهوم متفاوت وجود دارد: 1- مفهوم حرفى وجود كه به آن «وجود رابط»
نيز مىگويند 2- مفهوم اسمى و مستقل وجود كه آن را «وجود محمولى» هم مىنامند.
هيچيك از حكماى اسلامى منكر وجود محمولى نشدهاند ولى برخى از فلاسفه غرب منكر
آناند. به عقيده ايشان مفهوم وجود در ذهن انسان تنها به صورت حرفى و رابط بين
موضوع و محمول است و مفهوم اسمى و مستقل- كه در قضاياى هليه بسيطه قابل حمل بر
اشيا باشد- براى وجود متصور نيست. طبق اين قول نيز، مسئله به شكل دوران بين اصالت
وجود و اصالت ماهيت قابل طرح نيست، زيرا مقصود از مفهوم وجود- كه در سرتاسر اين
قصل مورد بحث است- تنها مفهوم اسمى وجود، يعنى وجود محمولى، است، نه وجود رابط و حرفى؛
اين نكته از آنچه تاكنون گفته شده بخوبى آشكار مىشود. پس انكار وجود محمولى به
اين معناست كه اصلا مفهومى از وجود- به معنايى كه در اينجا مورد بحث است- در ذهن
نداريم تا نوبت به مصداق بالذات يا بالعرض آن برسد، بنابراين مفاهيم ماهوى بدون
رقيب باقى مىمانند و قهرا بايد آنها را حاكى از حيثيت واقعيت اشيا بدانيم، به اين
ترتيب با انكار اين مقدمه، فقط اصالت ماهيت متصور است و لا غير.
مقدمه چهارم: زيادت وجود
بر ماهيت در ذهن
در 4- 2، گفته شد كه اين
سؤال كه «آيا وجود اصيل است و ماهيت اعتبارى يا ماهيت اصيل است و وجود اعتبارى؟»
وقتى قابل طرح است كه در ذهن دو مفهوم مغاير داشته باشيم، مفهوم وجود و مفهوم
ماهوى، كه در خارج يك مصداق دارند. در اينجاست كه اين سخن معنا پيدا مىكند كه اين
مصداق مصداق حقيقى و بالذات يكى از اين دو مفهوم است و مصداق بالعرض و مجازى
ديگرى. حال اگر كسى منكر زيادت وجود بر ماهيت شد، از نظر چنين شخصى مفهوم وجود عين
مفاهيم ماهوى است،[1] و طبعا پاى دو مفهوم متغاير براى يك
مصداق در كار نيست؛ يك مفهوم است و يك مصداق و اين مفهوم همان مفهوم ماهوى است. پس
در اينجا
[1] - شبيه آنچه در
اشتراك لفظى وجود گفته شد. ضمنا از اينجا نقش اشتراك معنوى وجود در طرح مسئله روشن
مىشود، انكار اشتراك معنوى وجود در واقع انكار اين مقدمه است.
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 86