نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 71
المشرقيه مىگويد: «يشبه
ان يكون ذالك من الاوّليات.»[1] و صدر المتألهين در اسفار مىفرمايد:
«هو قريب من الاوّليات.»[2] البته علىرغم آنچه گفته شد، ادلهاى
نيز براى اثبات اين مدعا ذكر شده است. اين ادله، هرچند مستقيما به اثبات اشتراك
معنوى وجود نپرداخته، با ابطال اقوال مخالف بدين مقصود نائل آمده است كه ما آنها
را در بيان و رد اقوال مخالف توضيح خواهيم داد. برخى از محققين، به علت وجدانى و
قريب به بديهى بودن مدعا، اين ادله را بيش از تنبيهاتى بر يك امر بديهى به حساب
نياوردهاند.[3]
و هو ظاهر بالرجوع الى
الذهن حينما نحمله على اشياء او ننفيه عن اشياء، كقولنا: «الانسان موجود و النبات
موجود و الشمس موجود و اجتماع النقيضين ليس بموجود و اجتماع الضدين ليس بموجود»؛ و
قد اجاد صدر المتألّهين (قده) حيث قال: «انّ كون مفهوم الوجود مشتركا بين الماهيّات
قريب من الاوّليّات.»
4: اقوال مخالف
در مقابل حكما، كه قائل به
اشتراك معنوى وجودند، دو قول مخالف وجود دارد:
1- اشتراك لفظى وجود در
تمام موجودات
2- اشتراك لفظى وجود بين
واجب و ممكن
1- 4: اشتراك لفظى وجود
در تمام موجودات.
1- 1- 4: توضيح مدعا
اين قول به برخى از
متكلمين نسبت داده شده است. به عقيده ايشان وجود در هر قضيهاى كه محمول واقع شود
با موضوع آن قضيه به يك معناست؛ مثلا، در قضيه «انسان موجود است» لفظ «وجود» به
معناى انسانيت و لفظ «موجود» به معناى انسان است و در قضيه «آهن موجود است» لفظ
«موجود» به معناى آهن است و از همينجا بايد ساير هليات بسيطه را قياس گرفت.