نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 307
1- 1- 3: نتيجه اول- عرض
مرتبهاى از وجود جوهر است
در باب اعراض دو نظريّه
وجود دارد: به عقيده حكماى قبل از صدر المتألهين رحمه اللّه، اعراض وجودى جداى از
وجود موضوع خود دارند، نهايت امر اين است كه اضافه و ارتباطى ميان آنها و موضوعشان
برقرار است و اين اضافه و ارتباط عين وجود عرض است نه زائد بر آن.
پس بنابراين نظر، به ازاى
عرض وجودى در خارج موجود است و به ازاى جوهرى كه موضوع آن است وجودى ديگر. پس
مجموع جوهر و عرض، همانطور كه از نظر مفهومى دو مفهوماند، از لحاظ مصداق و وجود
نيز دو مصداق و دو وجودند. صدر المتألهين با اين نظر مخالفت ورزيد. او قائل شد كه
در خارج بيش از يك وجود موجود نيست، منتها اين وجود طورى است كه به اعتبارى مفهوم
جوهر- مانند جسم مثلا- از آن انتزاع مىشود و به اعتبارى ديگر مفهوم عرض- مانند
سفيدى مثلا. به تعبير ديگر، از نظر حكماى قبل از صدر المتأليهن، عروض عرض بر جوهر
عروضى خارجى است ولى از نظر صدر المتألهين ذهنى است؛ يعنى، ذهن انسان در ظرف تحليل
خود يك وجود خارجى را به دو مفهوم تحليل مىكند: يكى جوهر و ديگرى عرض- مثل جسم و
سفيدى- و سپس يكى را بر ديگر عارض و حمل مىكند و به تعبير سوم از نظر حكماى قبل
از صدر المتألهين همه اعراض خارجىاند ولى از نظر صدر المتألهين اعراض همه
تحليلىاند. از اين نظريه اصطلاحا، با اين تعبير ياد مىكنند كه «اعراض از مراتب
وجود جواهرند» يا «از شؤون وجود جواهرند.» در اين كتاب، از اينكه اضافه عرض به
جوهر عين وجود عرض است اين نتيجه گرفته شده است كه عرض از مراتب وجود جوهر است.
2- 1- 3: نتيجه دوم-
تركيب صورت و ماده اتحادى است
درباره رابطه بين صورت و
مادّه نيز بين صدر المتألهين و فلاسفه پيش از وى اختلاف است. از نظر حكماى پيشين،
تركيب صورت و مادّه تركيب انضمامى است مانند تركيب عرض و جوهر؛ يعنى، صورت وجودى
خاص به خود دارد و مادّه هم وجودى خاص به خود ولى صورت در مادّه حلول مىكند و
اضافه صورت به مادّه عين وجود صورت است. نهايت فرقى كه بين تركيب جوهر و عرض و
تركيب صورت و ماده هست اين است كه جوهر از عرض بىنياز است ولى ماده نيازمند به
صورت است. صدر المتألهين، برخلاف حكماى قبل، معتقد
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 307