نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 215
نمايد عينا مطابق همان
صورتى كه از قبل نزد اوست، وجود اين دو شىء عينيت خواهند داشت، زيرا هم وجود
اوّلى مصداق اين صورت است هم وجود دومى، پس هردو مصداق آن صورتاند و از طرفى اين
صورت جزئى است و براى آن بيش از يك مصداق متصور نيست، پس اين دو وجود يك مصداقاند
براى يك صورت جزئى و اين مستلزم آن است كه وجود اوّلى عين وجود دومى باشد؛ يعنى،
دو وجود عينيت داشته باشند. به اين ترتيب، اين دو وجود در عين دو تا بودن عينيت
داشته يكى هستند و از همينرو تحقق آنها مستلزم تحقق يك شخص و يك موجود است، پس يك
شخص و يك موجود با دو وجود محقق شده است و محذورى نيز لازم نيامده است:
و القول بانّه لم لا
يجوز ان يوجد الموجد شيئا ثمّ يعدم و له بشخصه صورة علميّة عنده او عند بعض
المبادى العالية ثمّ يوجد ثانيا على ما علم، فيستحفظ الوحدة و العينيّة بين
الوجودين بالصورة العلميّة.
جواب: لبّ جواب اينكه
بالضروره اين دو وجود غير از يكديگرند، زيرا وجود دوم داراى اين ويژگى است كه وجود
بعد از وجود اوّل است ولى وجود اوّل داراى اين خصوصيت نيست، پس اين دو وجود ضرورتا
غير از يكديگرند و غيريت و عينيت باهم سازگار نيستند.
پس ضرورتا اين دو وجود عين
هم نيستند:
يدفعه انّ الوجود الثانى
كيفما فرض وجود بعد وجود و غيريّته و بينونته للوجود الاوّل بما انّه بعده ضرورىّ
و لا تجتمع العينيّة و الغيريّة البتة.
اما راجع به مطلبى كه در
مورد وحدت صورت جزئى بيان داشتند بايد گفت كه اگر اين صورت صورت جزئى وجود اوّل
است، ممكن نيست بر وجود دوم تطبيق كند، چون ولو تمام خصوصيات اين دو وجود مثل
هماند، دستكم از اين جهت متفاوتاند كه بنابر فرض وجود دومى وجود بعد از وجود
اوّلى است ولى وجود اوّلى چنين نيست. حال اگر اين صورت جزئى واقعا به تمام جوانب
شخص اوّل منطبق است، ناچار حاكى از اين خصوصيت وجود او نيز مىباشد، معناى اين سخن
اين است كه اين صورت صورتى است كه تنها بر وجودى كه بعد از وجود اوّل نيست و واجد
ساير مشخصات است منطبق مىگردد و واضح است كه وجود دوم، هرچند واجد تمام مشخصات
وجود اوّل است، وجود بعد از وجود اوّل است. لهذا اين
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 215