نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 177
واحد است و از جمله خواص
آن اين است كه مطلق است، تقييد و تخصصى ندارد. تأكيد مىكنيم كه منظور از اين
اطلاق و تقيد و تخصص، اطلاق و تقيد و تخصص مفهومى نيست، مقصود از آن سعه و شمول
خارجى است؛ يعنى، حيطه اين حقيقت كلى چنان وسيع است كه هر وجود خارجيى حصّهاى از
آن است. پس بدينوسيله به ازاى مفهوم عام و مطلق وجود يك حقيقت خارجى مطلق و كلى
نيز هست.
اكنون همانگونه كه درباره
مفهوم عام وجود سؤال مىشد كه به چه وسيلهاى خاص و مقيد مىشود، درباره اين حقيقت
خارجى مطلق نيز اين سؤال مطرح مىشود كه به چه وسيلهاى خاص و مقيد و ممتاز و حصّه
حصّه مىشود. در مفهوم وجود، جواب اين بود كه با ضميمه شدن يك مفهوم ماهوى به آن
خاص مىشود، واضح است كه در حقيقت خارجى وجود چنين جوابى صحيح نيست. محال است
مفهومى موجب تقييد و تخصص حقيقت خارجى بشود.
3- 6- 8: جواب سؤال
(توضيح مدعا)
در جواب سؤال مذكور- تخصص
حقيقت مطلق وجود به چيست؟- سه چيز ذكر شده است كه عبارتاند از:
الف: خود ذات حقيقت مطلق
وجود؛
ب: مراتب وجود؛
ج: ماهيات.
[تخصص حقيقت مطلق وجود
به چيست؟]
الف) تخصص به ذات
براى روشن شدن اين بحث، من
باب مثال، اجناس عاليه را در نظر مىگيريم. برخلاف حصههاى يك مفهوم جنسى واحد كه
هريك با انضمام يك فصل از ساير حصص جدا مىشوند، اجناس عاليه هريك بهخودىخود و
به تمام ذات از ديگرى ممتاز و متبايناند و براى جدا شدن از ديگرى به غير- يعنى به
فصل- نياز ندارند. اگر بخواهيم اين مطلب را به زبان فلسفى بيان كنيم، مىگوييم كه تخصص
حصههاى يك جنس بهوسيله فصول است ولى تخصص اجناس عاليه به ذات خودشان است.
ماهياتى كه به تمام ذات از يكديگر متبايناند و
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 177