نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 146
و بان ايضا انّ نسبة
مفهوم الوجود الى الوجودات الخارجيّة ليست نسبة الماهيّة الكليّة الى افرادها
الخارجيّة.
1- 10- 6: اشكال و جواب
اشكال: بنابر آنچه گفته
شد، حقيقت وجود عين حيثيت ترتب آثار است؛ يعنى، عين خارجيت است و محال است ذهنى
باشد، با اينكه يكى از تقسيماتى كه براى حقيقت وجود در فلسفه صورت مىگيرد تقسيم
آن به ذهنى و خارجى است؛ براساس اين تقسيم پارهاى از وجودها ذهنى هستند و اين يك
تناقض آشكار است.
جواب: جواب اين اشكال را
بايد در تقسيمات قياسى جستجو كرد كه قبلا وعده بيان آن را دادهايم و اكنون نيز
مىدهيم. باجمال متذكر مىشويم كه هر وجودى- بىاستثنا- اگر به خودى خود و بدون
قياس و سنجش با ساير وجودات لحاظ شود، و به تعبير حكما اگر فى نفسه لحاظ شود، بدون
شك طرد عدم از خود مىنمايد و گفته شد كه حيثيتى كه طرد عدم مىكند خود همان حيثيت
منشأ آثار است، پس هر وجودى فى نفسه عين حيثيت ترتب آثار، يعنى عين خارجيت، است و
با چنين لحاظى در عالم هستى بهوجود ذهنى بر نمىخوريم.
آرى، اگر پاى ذهن و سنجش و
قياس را به ميان آوريم و پارهاى از وجودها را- كه به آنها «وجود ذهنى» مىگوييم-
با پارهاى ديگر- يعنى مصاديق آنها- بسنجيم، مىبينيم اين دسته واجد آثار آنها
نيستند ولى در عينحال يك نحو اين همانى بين آن دو وجود دارد كه به اعتبار همين
اين همانى مىگوييم كه اين وجود اوست ولى آثار او را ندارد پس وجود ذهنى اوست؛ ولى
واضح است كه اين ناشى از اعتبارات ذهنى ماست، اگر از اعتبار و قياس ذهن صرفنظر
كنيم و واقع را آنگونه كه هست ببينيم، به اين نتيجه مىرسيم كه هر وجودى منشأ اثر
است و خارجى است. ما در مرحله سوم/ فصل اول/ 2- 7- 2 مفصل و دقيق به اين مسئله
خواهيم پرداخت. پس لبّ كلام اينكه اين دو مطلب مناقض يكديگر نيستند، بلكه يكى در
حالى صادق است كه به اشيا فى نفسها نظر كنيم و ديگرى در حالى صادق است كه به آنها
بالقياس الى الغير نظر نماييم:
و امّا الوجود الذهنىّ
الذى سيأتى اثباته- ان شاء اللّه- فهو من حيث كونه يطرد عن نفسه العدم
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 146