تجويز مىكند. در لغت نيز
كاربرد ابْ براى جدّ، عمو، شوهرِ مادر و بر هر صاحب اختيار و بزرگى كه پيروى
مىشود، تجويز شده است. اين توسعه در كاربرد، اختصاص به زبان عرب ندارد و در
زبانهاى ديگر نيز رايج است.[1] محدّثان و مفسّران شيعه،
در تأييد نظر خود به چند دليل استناد كردهاند: 1. اتّفاق نظر مورّخان
مبنى بر اينكه نام پدر ابراهيم، تارخ يا تارح بوده است.[2] 2. روايات متواتر و
مستفيضى كه پدرانِ پيامبراسلام را از آدم تا عبدالله خداپرست مىداند؛[3] از جمله اين روايت معروف كه فريقين با
اندكى اختلاف از پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله نقل كردهاند: «لَم يَزَل يَنقُلُنِىَ اللّهُ مِن أصلابِ الطّاهرينَ إلى
أرحامِ المُطهّراتِ حَتّى أخرَجنى فى عالَمِكُم هذا لَميُدَنِّسنى بِدَنَسِ
الجاهِليَّة»[4] خداوند همواره مرا از صُلب پدران پاك
به رحم مادران پاك منتقل مىكرد تا متولّد شدم و هرگز مرا به آلودگىهاى جاهليّت
نيالود. بدون ترديد، روشنترين
آلودگى دوران جاهليّت، شرك و بتپرستى بود كه پدران رسول خدا از آن دور بودهاند.
به نظر مجلسى، اخبارى كه از طريق شيعه، براسلامِ پدران محمّد صلى الله عليه و آله
دلالت مىكند، مستفيض، بلكه متواتر است.[5] 3. استغفار ابراهيم در
اواخر عمر خود براى پدر و مادرش: «رَبَّنا اغفِرلِى وَ
لِولِدَىَّ و لِلمؤمِنِينَ يَومَ يَقومُ الحِسَابُ/
پروردگارا! روزى كه حساب برپا مىشود، بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى»
(ابراهيم/ 14، 41) بيانگر ايمان پدر و مادر ابراهيم است و اگر آنان مشرك
مىبودند، او نمىتوانست برايشان آمرزش بطلبد؛ زيرا براساس آيه 113 توبه/ 9 پيامبر
و مؤمنان حق ندارند براى مشركانى كه اهل دوزخاند، استغفار كنند؛ هرچند از نزديكان
آنان باشند؛ از سوى ديگر در آيه 114 توبه/ 9 آمدهاست كه وقتى ابراهيم از هدايت
آزر مأيوس، و دشمنى او با خدا روشن شد، از او بىزارى جست:
«فَلَمّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنّهُ عَدُوٌّ للّهِ تَبَرَّأ مِنهُ».[6] 4. قرآن خطاببهرسول خدا مىفرمايد: «الَّذِىيَرل- كَ حِينَ تَقُومُ* و تَقَلُّبَكَ فِىالسجدينَ آنكس كه چون به نماز] برمىخيزى، تو را مىبيند و حركت تو را[1]. الميزان، ج 7، ص162- 165 [2]. مجمعالبيان، ج 4،ص 497 [3]. همان؛بحارالانوار، ج 12، ص 49 [4]. مجمع البيان، ج 4،ص 497؛ التفسيرالكبير، ج 13، ص 39 و ج 24، ص 174 [5]. بحار الانوار، ج12، ص 49 [6]. نمونه، ج 5، ص304؛ روحالمعانى، مج 7، ج 11، ص 50