خويش گفتهاند: به تصريح
قرآن، هركس به بهشت جاودانه وارد شود، هرگز از آن اخراج نمىگردد (حجر/ 15، 48) و
اهل سعادت در آن مخلّدند. (هود/ 11، 108) براى بهشتيان در استفاده از نعمتهاى آن
محدوديتى نيست و نعمتهايش فناناپذير و بىپايان است. (رعد/ 13، 35؛ زخرف/ 43،
71؛ هود/ 11، 108) در آن لغو و عصيانى صورت نمىگيرد. (طور/ 52، 23؛ واقعه/ 56،
25) ابليس و اغواى او بدان راه ندارد و نفرين شده خداوند نمىتواند در آن وارد
شود. برپايه حكمت الهى، بدون مكلّف شدن به تكليف و تحمّل رنجهاى دنيايى روا نيست
بندهاى در آن وارد شود. آنجا جاى آسايش و برخوردارى است و نه آزمايش و خوددارى،
و در حقيقت، نتيجه و پاداش مؤمنان است كه با اعمال شايسته خويش آن را كسب مىكنند
و پايان برنامهها است؛ در حالىكه بهشت آدم، اينگونه نبوده است.[1] ناگفته نماند كه اين ادلّه
با برزخى بودن بهشت آدم عليه السلام منافاتى ندارند. در سفر پيدايش تورات
درباره بهشت آدم آمده است: و خداوند خدا باغى در عَدَن به طرف مشرق غرس كرد و آن
آدم را كه سرشته بود، در آنجا گذاشت؛ پس خداوند خدا آدم را گرفت و او را در باغ
عَدَن گذاشت تا كار او را بكند و آن را محافظت نمايد؛[2] پس خداوند خدا او را از باغ عَدَن بيرون كرد تا كار زمينى را كه از
آن گرفته شده بود، بكند؛ پس آدم را بيرون كرد و در سمت شرقى باغ عَدَن، فرشتگانى
قرار داد تا با شمشير آتشينى كه به دو طرف مىچرخيد، راه درخت حيات را محافظت كند؛[3] بنابراين به گزارش كتاب عهدين، بهشت
آدم، چنين جايى بوده است: 1. باغى در زمين؛ 2. در مكان و جاى مشخّصى به نام «شرقِ
عَدَن»؛ 3. خداوند آدم عليه السلام را براى كار كردن و محافظت باغ عَدَن در آنجا
قرار داده بود. درخت ممنوع شده براى
آدم در دو جاى قرآن، فرمان
سكونت در بهشت با نهى از نزديك شدن به درخت ممنوع[1]. المنار، ج 1، ص277؛ تفسير صدرالمتألهين، ج 3، ص 81؛ التفسيرالكبير، ج 3، ص 3 [2]. كتاب مقدس، پيدايش2: 8 [3]. همان، پيدايش 3:23