از سوى ديگر، شاگرد وظيفه دارد در نظافت كلاس كوشا باشد، اگر اتاق درس و اثاثيه آن بـايـد تـوسـّط شـاگـردان ، تـمـيـز و مـرتـّب شـود، هـر كـس بـه وظـيـفـه خـود عـمـل كند، در صورتى كه نياز به كمك مالى است ، در حد توان ، شركت جويد، هنگام نشستن نيز بـايـد جـاى مـنـاسـبـى انـتـخـاب كـنـد، بـه گـونـه اى بـنـشـيـنـد كـه حـقـوق ديـگـران پـايـمـال نـگـردد، دقـيـق و شـاداب به درس گوش دهد، با سخنان خارج از درس يا پرسشهاى نـامـربوط، وقت كلاس را نگيرد، هنگام سخن گفتن ، آرام و ملايم باشد صداى خود را چندان بلند نكند كه گوشها را بيازارد. رسول خدا(ص ) فرمود:
خداوند صداى خفيف را دوست دارد و صداى بلند را خوش ندارد.
هـمـچنين بدون اجازه استاد سخن نگويد و كتاب نخواند و پس از كسب اجازه ، سخن يا قرائت را با نام خدا و ثناى او آغاز كند و بر پيامبران و امامان درود فرستد و براى دانشمندان گذشته و معلّم خويش از خدا طلب مغفرت كند.
ه ـ وظايف متعلّم نسبت به همدرسان
1 ـ مراعات حقوق آنان
مـتـعـلّم بـايـد نـسـبـت بـه همگنان خود انصاف به خرج دهد و حقوق آنان را محترم شمارد، او بايد هـمـواره خـود را جـاى دوستانش فرض كند و آنچه براى خويش مى پسندد يا خوش ندارد، براى آنـان نـيـز بپسندد يا مكروه دارد به عنوان مثال ، نوبت ورود و خروج ، پرسش و پاسخ و نشستن آنـها را مراعات كند. حتى به منظور انتخاب جا و مكان نشستن ، ميان دو برادر يا دو دوست ماءنوس فـاصـله نـيـنـدازد، چـون پـيـامـبـر(ص ) از نـشـسـتـن مـيـان دو نـفـر مـاءنـوس نـهـى فـرموده است .(276)
آرامـش و آسـايـش ، از حـقـوق ضـرورى هـمه متعلّمان است و هيچ يك از آنان حق ندارد به گونه اى رفـتـار كـنـد كـه چـنـيـن حـقـى را از ديـگـران سـلب نـمـايـد. پـس اگـر مـتـعـلمـى مـشغول نوشتن درس يا گفتگو با استاد است ، كسى نبايد مزاحم نوشتن او شود يا ميان صحبت او سخن بگويد يا هنگام پاسخ دادن ، حواس او را پرت كند و... .
2 ـ احترام متقابل
مـتـعـلّمـان بـايـد نـسـبـت بـه يـكـديـگـر كـمـال احـتـرام را قـايـل بـاشـنـد، هـنـگـام ورود، سـلام و احـوال پـرسـى نـمـايـنـد، بـا روى گـشـاده بـا هـم رو بـه رو شـونـد، هـمـديـگـر را بـا اسـم فـامـيـل و القـاب نيكو صدا بزنند و... (بايد رفتار شاگرد نسبت به رفقا و حاضران جلسه درس ، تـواءم بـا ادب و نـزاكـت بـاشـد، زيـرا در حقيقت ، اظهار ادب نسبت به آنها به منزله ادب نـگـهـداشـتـن نـسبت به استاد و احترام و ارج نهادن به جلسه اوست . بنابراين شاگرد، از نظر اخلاقى موظّف است بزرگسالان ، همگنان و دوستانش را در مجلس درس استاد ارج نهد و حق آنان را از لحاظ احترام ادا نمايد.)(277)
3 ـ همكارى و غمخوارى
مـتـعـلم بـايد در كارهاى گروهى كلاس ، همكارى فعال و صميمى داشته باشد و ياران خويش را در كـارهـاى پـسنديده جمعى ، مدد رساند. از باب مثال ؛ اگر همه شاگردان در يك سفر علمى يا اردوى تفريحى شركت كردند، يا مراسمى در محيط آموزشى بر پا نمودند، هر كس بايد در حدّ تـوان ، در فـراهـم ساختن امكانات لازم سهيم شود و تا آخر برنامه ، از هرگونه همكارى دريغ نـورزد، هـمـيـنـطـور اگـر شـاگـردان تـصـمـيـم گـرفـتـنـد يـك كـار عـلمـى و فـرهـنـگـى ـ مثل تهيه روزنامه ديوارى ، مقاله و مانند آن ـ انجام دهند، متعلّم نبايد خود را تافته جدابافته اى از ياران خويش به حساب آورد و به اصطلاح ، تكروى كند.
از سـوى ديگر هر متعلمى بايد غمخوار و پشتيبان دوستان همدرس خويش باشد؛ اگر درس يكى از آنها ضعيف است ، يا از نظر روحى و جسمى كسالت دارد، يا در زندگى نيازمند كمك است ، به او كمك كند، اگر بيمار شد، به عيادتش برود و در غم و شادى او شريك باشد.