responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تعليم و تربيت در اسلام نویسنده : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 36

از سوى ديگر براى تحكيم اين رابطه عاطفى و (براى پيشگيرى ) از سوء رفتار شاگردان و جـلوگـيـرى از ارتـكاب خلاف ، لازم است معلم با ايماء و اشاره و تعريض و كنايه ، راهگشاى تـربـيـت اخـلاقـى شـاگـردان بوده ، از تخلّف آنها جلوگيرى نمايد.در صورتى كه ضرورت ايـجـاب نـكـنـد بـايـد از آشكارگويى و تصريح به تخلّف شاگرد، خوددارى كند و همواره از عـامـل لطف و محبت و مهر و مودّت ـ براى شاگردان ـ استفاده كند و آنان را به خاطر تخلّف و سوء رفتار توبيخ ننمايد.(202)

5 ـ تواضع و وقار

ثمردهى مطلوب تعليم و تربيت نيازمند به فضايى آكنده از صفا و معنويت است و چنين فضايى را يـك مـعـلم شـايـسـتـه ، با تواضع و فروتنى و حلم و وقار خويش به وجود مى آورد. معاويه پسر وهب مى گويد: شنيدم امام صادق (ع ) مى فرمود:

(اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَيَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَالْوَقارِ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْمَ وَ لا تَكُونُوا عُلَماءِ جَبّارينَ فَيَذْهَبُ باطِلُكُمْ بِحَقِّكُمْ)(203)

دانش طلب كنيد و همراه آن ، با بردبارى و وقار، خود را بياراييد و براى دانش آموز و آموزگار خود تواضع كنيد و دانشمندانى گردن فراز نباشيد كه باطلتان ، حقّتان را از بين خواهد برد.

بـنابراين ، معلّم هرگز نبايد به سبب برترى دانش خويش بر متعلّمان فخر بفروشد، يا خود را از آنـان بـرتـر بـدانـد، بـلكـه بـايـسـتـى چون درختى پربار در برابر آنان فروتنى و ثمردهى كند، چنانكه چنين دستورى به پيامبر هم ابلاغ شد:

(وَاخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ)(204)

در بـرابـر هـر مـؤ مـنـى كـه از تـو پـيـروى مـى كـنـد، بال رحمت بگستر.

از سـوى ديـگـر بـايـد سـنـگـيـن و بـاوقـار بـود تـا احـتـرام متقابل ميان استاد و شاگرد محفوظ بماند چرا كه فروتنى افراطى و شكسته نفسيهاى بى مورد نيز به سود هيچ يك از آنها نخواهد بود و صورت خوشى هم نخواهد داشت .

6 ـ ارج نهادن به شاگرد

مـؤ مـن ، اعـمّ از زن و مرد، خرد و كلان ، دانا و نادان و... از احترام ويژه اى برخوردار است و كسى حـق نـدارد بـدون سـبـب شـخـصـيت او را خدشه دار كند بويژه اگر چنين كسى در كسوت علم و مقام مـعـلمـى قـرار گرفته باشد. او به كلاس آمده تا با آموختن علم و ادب ، شخصيت شاگردانش را بـارور سـازد. از ايـن رو، احـترام گذاشتن به آنها مقصد را نزديكتر مى سازد، پس (شايسته و بـجـا اسـت كـه تـمـام شـاگـردان و بـخـصـوص شـاگـردان فاضل و برجسته را با كنيه و نام فاميلى و روى هم رفته با محبوبترين نامها و القاب ، مورد خـطاب قرار دهد و به گونه اى از آنان و نام آنها ياد كند كه حرمت شخصيت و وقار و ارزش مقام و مـنـزلت آنـان از گـزنـد تـحـقـيـر و تـوهـيـن مـصـون بـمـانـد. رسول خدا(ص ) براى رعايت احترام و بزرگداشت شخصيت ياران خويش از آنان با كنيه و نام و عـنـوان مـحـبـوب آنها ياد مى كرد زيرا آن حضرت از اين طريق مى توانست و موفق شد قوت قلب بـيـشـتـرى بـه يـاران و اصـحـاب خـود بـخـشـيـده و عـرصـه و مـجـال درخـواسـت و تـقـاضـاى آنـهـا را گـسترده ساخته و محبت آنان را بيش از پيش به خود جلب نمايد.)(205)

حتى اگر معلم گاهى احساس كند كه برخى از متعلمان در يك موضوع علمى از او پيشى گرفته انـد و يا به مطلبى دست يافته اند كه به ذهن او نرسيده است بايد جانب انصاف را رعايت كند و پـا روى حـق نـگـذارد، (و اگر از شاگردى ، گفتارى مفيد و سودمند شنيد، به اهميت و ارزش و سـودمـنـد بـودن آن اعـتـراف نـمـايـد، اگـر چـه آن شـاگـرد فـردى كـم سـن و سـال بـاشـد، زيـرا انصاف و اعتراف به اهميت افكار صحيح ديگران از بركات علم و دانش به شـمـار مـى آيد، يكى از پيشينيان گفته است : بركت علم و دانش و فزونمايگى آيين و راه و رسم تعليم ، انصاف و عدالت است . اگر كسى منصف نباشد و در طريق تعليم و تعلّم انصاف را در پيش نگيرد، نه مى تواند مطلبى را بفهماند و نه مى تواند مطلبى را بفهمد.)(206)

نام کتاب : تعليم و تربيت در اسلام نویسنده : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 36
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست