responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تعليم و تربيت در اسلام نویسنده : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 32

اگـر مـعلّم و مربّى ، شغل شريف تعليم و تربيت را به اغراض دنيوى بيالايد، بعيد نيست كه به سرنوشت زير دچار گردد؛ پيامبر گرامى اسلام (ص ) فرمود:

(... همچنين در روز قيامت ، مردى را مى آورند كه در دنيا دانش ، آموخته و آن را به ديگران تعليم نـمـوده و تـلاوت قرآن نيز كرده است . (خداوند) نعمتهايش را يادآورى مى كند و او نيز به بهره مندى از آنها اعتراف مى كند، سپس ‌ (خدا) مى پرسد: با اين نعمتها چه كردى ؟ پاسخ مى دهد: علم آمـوخـتـم و بـه ديـگران هم تعليم دادم و به خاطر (رضاى ) تو قرآن خواندم . (خداوند) گويد: دروغ مـى گويى ، تو علم آموختى تا (عالم ) ناميده شوى و قرآن خواندى تا به تو بگويند (قـارى قـرآن ) و چـنـيـن نـيـز گـفتند، آنگاه دستور مى آيد كه او را بر صورت كشيده در دوزخ اندازند!)(177)

4 ـ نشر فرهنگ اسلام

چـهـارمـيـن وظـيـفه اى كه معلم در برابر خدا دارد، تلاش در راه نشر معارف نورانى اسلام است و دل و جـان مـتـعـلّمـان ـ بـه عـنـوان امـانـتـهـاى الهـى ـ بـايـد بـا زلال مـعـارف خـدا سـيـراب گـردد و اگـر مـعـلم چـيـز ديگرى بجز معارف الهى در ظرف ذهن آنان بريزد، خيانتى نابخشودنى مرتكب شده است .

چـنـين وظيفه اى از ديرباز مورد توجه رهبران اسلام نيز بوده است ؛ هروى مى گويد: شنيدم كه حضرت رضا(ع ) فرمود:

(رَحـِمَ اللّهُ عـَبـْداً اَحـْيا اَمْرَنا فَقُلْتُ لَهُ: وَ كَيْفَ يُحْيى اَمْرَكُمْ؟ قالَ: يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَ يُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاََتّبَعُونا...)(178)

خـدا رحـمـت كـنـد بـنـده اى را كـه امـر مـا را زنـده كند، پرسيدم : چگونه امر شما را زنده مى كند؟ فـرمـود: عـلوم مـا را مـى آمـوزد و آن را بـه مـردم ، ياد مى دهد و مردم نيز اگر سخنان زيباى ما را بدانند، از ما پيروى مى كنند.

اگـر مـعـلّم ، دانـشـى جـز عـلوم اسـلامـى هـم تـعـليـم مـى دهـد، بـايـد در لابـه لاى آن ، مـسـائل اسلامى را نيز بگنجاند، تا شاگردان همراه علوم روز از تربيت اسلامى نيز برخوردار گردند تا آثار تخريبى علم بدون ايمان گريبانگيرشان نگردد.

قـرآن مـجـيـد، داسـتان دو فرشته به نامهاى (هاروت ) و (ماروت ) را ذكر مى كند كه در زمان كـهـن ، بـه برخى مردم ، جادوگرى مى آموختند (تا بتوانند افسون ساحران را خنثى سازند) در ضـمـن ، به آنان تاءكيد مى كردند كه اين كار ما فتنه و آزمايش است مبادا با يادگيرى سحر و جادو (به ايمان عقيده خود پشت كرده ) كافر شويد.(179)

بنيانگذار جمهورى اسلامى نيز مى فرمايد:

(ضـربـه هـاى مـهـلكـى كـه بـر كـشـور مـظـلوم مـا در ايـن پـنـجـاه سال اخير از دانشگاهها و اساتيد منحرفى كه با تربيت غربى بر مراكز علم و تربيت حكمفرما بودند وارد آمد، از سرنيزه رضا خان و پسرش وارد نشد).(180)

ب ـ وظايف معلم نسبت به خود

مـعلّم و مربّى در كنار مسؤ وليتهاى محوّله ، از پرداختن به بهبودى حيات اجتماعى و علمى خويش نـيـز نـبـايـد غـفـلت ورزد بلكه بايد در اين راستا به امورى پردازد كه در زندگى شخصى و موفقيت شغلى او تاءثير مستقيم دارد. اينك برخى از آن امور:

1 ـ خودشناسى و خودسازى

خـودشـنـاسـى : مـربـّى بايد كوشش كند تا در حدّ توان از استعدادهاى نهفته درون خويش ‌ آگاه شود، عواطف و احساسات خود را دريابد، خصلتهاى زشت و زيبايش را شناسايى كند و با سنجش تـوانـايـيـهـاى خـود، جـايـگـاه اجـتـمـاعـى اش را تـعـيـيـن كـنـد. بـه عـنـوان مثال ، ببيند آيا توان و بيان كلاسدارى و حال و حوصله تعليم و تربيت را دارد؟ آيا مى تواند يـك مـعـلّم و مـربـّى نمونه يا موفّق باشد؟ يا دست كم مى تواند پا به پاى معلّمان و مربّيان خوب جامعه حركت كند و موقعيّت و محبوبيت شغلى خود را حفظ كند؟ اگر پاسخ چنين پرسشهايى را در خـود، مـثـبـت ارزيابى كرد، قدم در پيش نهد و گرنه بايد بكوشد تا خود را بدين پايه برساند.

نام کتاب : تعليم و تربيت در اسلام نویسنده : الهامى نيا، على اصغر؛ احمدى، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست