ضمن شرط نمايد كه اگر خودم احتياج پيدا كردم به خودم برگردد آيا
چنين وقفى صحيح است يا خير.
ج
- اقوى صحت وقف بنحو مذكور است پس هر وقت محتاج شد وقفيت از بين
مىرود و اين وقف داخل در وقف منقطع الآخر است و چنانچه واقف بعد از عروض حاجت
بميرد ارث است و به ورثه مىرسد و اگر قبل از عروض حاجت بميرد بر وقفيت باقى است و
به ورثه مربوط نيست.
س 1147
- زيد زمين وقفى را از كسى خريدارى نموده و از آن زمين گل برمىدارد
و آجر درست مىكند و به مردم مىفروشد و بعضى از مردم از موضوع وقف مطلع و بعضيها
هم بىخبر و آجرها را مىخرند آيا اين بيع و شرى جايز است يا نه و در صورت عدم
جواز اگر اشخاص مطلع آجرها را خريدند و بعد نادم و پشيمان شدند چنانچه بخواهند
معامله را بر گردانند يا به ديگران بفروشند و يا اشخاص بىخبر پس از خريدن آجرها
بخواهند به بايع پس بدهند و ثمن را از او دريافت بدارند ولى بايع پس نمىگيرد و
وجه را به مشترى پس نمىدهد آيا خريداران مىتوانند آجرها را در مصارف خيريه كه
عام البلوى باشد از قبيل پل يا تكيه و يا مسجد بكار ببرند يا نه.
ج
- در فرض مسأله واجب است وجه آجرها را با نظر متولى شرعى به مصرف
همان وقف برسانند و اگر متولى ندارد يا خائن است با نظر حاكم شرع به مصرف برسانند.
س 1148
- شخصى ملكى را وقف مىكند كه مال الاجاره و منافع آن را به فلان
مصرف خيريه برسانند و در حين وقف ابتداء اين زمين مال الاجارهاش مثلا هزار تومان
بوده ولى متولى در آن احداث نهال ميوه و غيره كرده و فعلا مال الاجارهاش ده هزار
تومان است در اين صورت متولى بايد همان هزار تومان را خرج كند يا ده هزار تومان
را.
ج
- اگر متولى درخت را بقصد خودش غرس كرده ميوه مال خود او است