مزبور كه در وقفنامه آمده و هم چنين ساير متوليانى كه حاضر به
رعايت وقف نيستند بفرماييد.
ج
- در صورتى كه از طرف موقوف عليهم نزد حاكم شرع شكايتى بشود و مدعى
خيانت متولى باشند رسيدگى به دعوا، مزاحمت متولى نيست بلى بعد از رسيدگى با فرض
عدم ثبوت خيانت كسى حق ممانعت از تصدى او و دخالت در كار او ندارد.
س 1120
- شخصى وقف نامهاى از او باقى مانده و عين عبارت وقف نامه چنين است
كه توليت با ولد صلبى خود (فلان) باشد و بعد از وفات آن مفوض داشت توليت آن را به
اعلم و اعدل اولاد ذكور متولى كه بطن اعلاى آن مقدم بر بطن اسفل باشد و چنانچه
اولاد ذكور منقرض شود توليت را به اعلم و اعدل اولاد اناث متولى كه بطن اعلى اسفل
و چنانچه همه منقرض شود به عدول مؤمنين مستدعى است كه بطن اعلا مقدم بر بطن اسفل
را كاملا روشن فرمائيد.
ج
- اولاد بلا واسطه نسبت به اولاد خودشان بطن اعلى و اول و اولاد
اولاد نسبت به اولاد خودشان و هر طبقه نسبت بما بعد خود بطن اعلى و طبقه بعدى اسفل
محسوب مىشود و چنانچه يك نفر از اولاد ذكور از بطن اول موجود باشد نوبت به بطن
بعدى نمىرسد
س 1121
- در صورتى كه بطن اعلى شرائط اعدل و اعلم در او نباشد آيا بطن اسفل
مىتواند توليت آن را داشته باشد يا نه.
ج
- اگر يك نفر از اولاد ذكور بطن اول موجود باشد توليت به او مىرسد
مگر اين كه مجنون و مانند آن باشد كه در اين صورت توليت منتقل به بطن بعدى مىشود.
س 1122
- يك قطعه زمين را جهت سكونت طلاب علوى دينى از املاك شخصى خود وقف
نموده و در وقف نامه شخصى را بعد از فوت خودم بعنوان متولى تعيين نمودم و ساختمان
اين زمين هنوز به اتمام نرسيده و محل بتصرف طلاب در نيامده به عللى