- زن بنده يك پسر و يك دختر شير خوارى داشته دختر همسايه خود را هم
مدت چهار ماه و روزى سه دفعه شير مىداده در اين صورت دختر مزبوره با پسر من محرم
است يا نه و نيز پسرم كه سن او ده سال بوده همين دختر همسايه را كه مدت چهار ماه
به نحو مذكور شير خورده تصرف و از او ازاله بكارت نموده و اين قضيه ده سال قبل
اتفاق افتاده ولى مدت سه سال است كه دختر مزبوره را بعقد پسرم در آوردهام و صداق
او را هم مبلغ يك هزار تومان قرار دادم و در اين مدت سه سال كه دختر بعقد پسرم در
آمده عمل زن و شوهرى با او انجام نداده در اين صورت حكم اين مسأله را بيان فرمائيد
كه آيا پسرم به اين دختر حلال است يا حرام و آيا ديه به او تعلق مىگيرد يا نه.
ج
- بنظر حقير اقوى آنست كه اين دختر بر اين پسر حرام مؤبد است لكن
اولى و احوط آنست كه طلاق بدهند و تا آخر عمر هم با يكديگر ازدواج نكنند و راجع
بديه اگر به واسطه مقاربت دختر افضاء شده ديه خود دختر كه به طلا پانصد دينار و هر
دينارى يك مثقال شرعى است كه هجده نخود باشد ديه آن است و اگر افضاء نشده و فقط
بكارت او زايل شده باشد ارش بكارت بايد داده شود و چون در فرض سؤال پسر صغير بوده
در هر دو صورت ديه ارش بر عهده عاقله است و اما مهر بنا بر احتياط در طلاق اگر بعد
از عقد تا كنون دخول نكرده باشد احتياط مصالحه و مراضات در نصف مهر است.
س 620
- پسر بچهاى مادرش مرحومه شده و مادر مادرش در صورتى كه شوهر هم
نداشته و شير هم در پستان او نبوده پستانش را در دهان پسر دختر خود نهاده و پستان
شير آمده و بچه از شيرش بزرگ شده ولى در بعض اوقات، دختر ديگر همان زن مذكوره كه
خاله آن پسر بچه است به آن پسر شير داده و بعد كه پسر بچه بزرگ شده با يكى از دختر
خالههاى خود همان خالهاى كه او را شير داده بود ازدواج كرده و حالا داراى اولاد
شده آيا براى اين پسر كه از شير خاله خورده شرعا جايز