responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجمع المسائل نویسنده : گلپايگانى، سید محمدرضا    جلد : 2  صفحه : 197

پدر زن امر به فسخ كرده باشد و اما حكم طلاق واضح است كه به يد مرد است هر وقت بخواهد مى‌تواند زن را طلاق بدهد و نزاع موضوعى محتاج به مرافعه شرعيه است.

س 554

- شخصى زنى را كه بيوه بوده عقد نموده و بعد از اجراء صيغه نكاح به فاصله چند روزى حالت بى‌هوشى باين زن دست داده و بعد از تحقيق زيادى عده‌اى از اهل آن محل شهادت داده‌اند كه اين زن در خانه شوهر قبلى هم مبتلا باين بى‌هوشى بوده و روى همين جهت طلاق داده شده و والدين دختر از كسى كه آمده به خواستگارى اين زن جريان را مخفى كرده‌اند و اطباء و دكترها هم تا كنون نتوانسته‌اند معالجه كنند و زن را هم در خانه تنها نمى‌شود گذاشت ممكن است اين حال هر آنى پيش بيايد آيا اين عمل باعث خيار فسخ عقد مى‌شود يا خير؟

ج‌

- سكونت زن و متصديان عقد از طرف او با علم به عيب و عدم سؤال زوج تدليس موجب خيار نيست بلى اخفاء عيب در صورتى كه عقد بوصف فقدان عيب يا مبنى بر آن واقع شده باشد تدليس است ولى عدم ذكر عيب تدليس نيست.

فسخ عقد نكاح‌

س 555

- هر گاه مردى زنى را بشرط بكارت ازدواج نمايد و زن ثيّبه در آيد در اين صورت از مهر چيزى كم مى‌شود يا نه و نيز عقد فسخ مى‌گردد يا خير.

ج‌

- در فرض سؤال كه شرط بكارت نموده اگر معلوم شود كه قبل از عقد باكره نبوده شوهر اختيار دارد عقد را فسخ كند و با فسخ عقد اگر دخول نكرده زن چيزى بابت مهر حق ندارد و اگر دخول نموده بايد مهر المسمى را بزن بدهد و در صورت عدم فسخ حق دارد به نسبت تفاوت مهر ثيبه بودن و باكره بودن چنين زنى از مهر المسمى كسر نمايد.

س 556

- مردى بعنوان داشتن شغل معين زنى را بعقد دائم خود در آورده‌

نام کتاب : مجمع المسائل نویسنده : گلپايگانى، سید محمدرضا    جلد : 2  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست