باشد به مباح بودن فعل حرامى و يا به جواز
ترك واجبى در اين صورت امر به معروف و نهى از منكر، ساقط مىشود. و همين طور است
در هر موردى كه تارك واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد. بلى از راه تنبيه غافل و
ارشاد جاهل، تنبيه و ارشاد، لازم است.
پنجم: آن كه در امر و نهى او مفسده و ضررى براى خود او يا مسلمان
ديگرى نباشد، پس با احتمال عقلائى به ضرر و مفسده، ساقط مىشود.
مسأله 25
- به جاى آوردن معروف و ترك نمودن منكر، بر هر مسلمان، واجب است و
لكن آنان كه امر و نهى مىكنند بايد در عمل به معروف و ترك منكر، بر ديگران،
پيشقدم باشند زيرا عمل، شرط تأثير گفتار است.
س 26
- بنا بر نقل صاحب جواهر از شيخ بهائى، بعضى از علماء شرطى بر شرائط
امر به معروف و نهى از منكر افزودهاند و آن اين است كه آمر به معروف، عادل و پاى
بند به معروف باشد و ناهى از منكر، خود از بديها و محرّمات، بركنار باشد و استدلال
فرمودهاند به اين كه خداوند، در قرآن فرموده
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ و نيز فرموده لِمَ تَقُولُونَ ما لا
تَفْعَلُونَ و فرموده كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ
تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ اكنون نظر مبارك حضرت عالى
در اين مطلب چيست؟.
ج
- البتّه واجب است كه آمر به معروف و ناهى از منكر، خود عامل به
معروف و تارك منكر باشد و تأثير امر و نهى، در غير اين صورت، كمتر است ولى ظاهرا
اعتراض و توبيخ اين آيات شريفه، متوجّه به جنبه مراعات نكردن خود آمر و ناهى است
نه به جنبه امر به معروف و نهى از منكر.
س 27
- امر به معروف و نهى از منكر، در مرتبه ضرب و قتل، مشروط به اذن
امام است يا بين اين دو، تفصيل است؟.
ج
- قتل، در امر به معروف و نهى از منكر، موجب انتفاء موضوع است و يكى
از شرائط امر به معروف و نهى از منكر، احتمال تأثير است كه با وجود قتل، محلّى
براى تأثير، باقى نمىماند و قتل در غير مواردى كه شرع بالخصوص بعنوان قصاص يا حدّ
يا مدافعه از جان و مال و ناموس تجويز فرموده و در جاى خود تفصيل آن ذكر شده، جايز
نيست و در ضربى كه موجب جراحت شود نيز احتياط واجب،