responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 94

مفسرانى مانند طبرسى و علامه ى طباطبايى(ره)، ذيل اين آيه، سه تفسير و قول را بيان كرده اند:

تفسير و قول اول، آن است كه همه ى يهوديان و مسيحيان، هنگام ظهور حضرت مسيح(عليه السلام)، در زمان حضرت مهدى(عج) كه براى كشتن دجّال به زمين ارسال مى شود، به او ايمان مى آورند، اين تفسير از آل ابن عباس، ابومالك، حسن و قتاده و... مى باشد; بنا بر اين خداوند مى فرمايد:

(إِنّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً) يا (انّا هَدْيناه النَّجْدَيْن)يا (لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ).

دومين تفسير، آن است كه اهل كتاب، هنگام مرگشان كه پرده ها كنار مى رود، به حضرت ايمان واقعى پيدا مى كنند; ولى در آن حالت فايده اى ندارد.

تفسير سوم كه طبرى آن را ادّعا كرده و با ظاهر آيه سازگار نيست، اين است كه اهل كتاب، پيش از مرگ خود به حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)ايمان خواهند آورد و به هرحال شايد آيه ى شريفه، در عدم ايمان مسيحيان و يهوديان، قبل از مرگ، ظهور و دلالتى داشته باشد; علاوه بر اين كه آيات فراوانى در توبيخ و فسق اهل كتاب وجود دارد كه با ايمان آن ها سازگارى ندارد.[142] نتيجه آن كه :

اولا

از اين آيه نمى توان حقانيت مسيحيان و يهوديان را استفاده كرد.

ثانياً

اگر نويسنده ى مقاله ى صراط هاى مستقيم، خواهان هدايت اكثر مردم است و هم چون دايه اى دل سوز به فكر فرزند خواندگان خويش است، پس چرا به عنوان مسلمانى دل سوز به آيات قرآن كه از فسق و جهل اكثر مردم گزارش مى دهد، توجه نكرده است؟

نمونه اى از آيات عبارتند از:

الف. (وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ);[143]

و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند، قطعاً بر ايشان بهتر بود، برخى ازآن ها مؤمنند ولى بيش ترشان نافرمانند.

ب. (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ);[144]

و بيش ترشان به خدا ايمان نمى آورند، مگر اين كه با او چيزى را شريك مى گيرند.

ج. (ما خَلَقْناهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ);[145]

ما زمين و آسمان ها را به حق آفريديم ولى اكثر مردم نمى دانند.

د. (قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ);[146]

بگو در زمين بگرديد و بنگريد فرجام كسانى را كه پيش تر بوده و بيش ترشان مشرك بودند، چگونه بوده است.

هـ. (يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ);[147]

نعمت خدا را مى شناسند; اما باز هم منكر مى شوند و بيش ترشان كافرند.

و. (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ);[148]

قطعاً در اين [هنرنمايى]، عبرتى است; ولى بيش ترشان ايمان آورنده نيستند.

ز. (لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ);[149]

هر آينه جهنم را مملو از جنّ و انس خواهم كرد.

و آيات بسيارى كه بر اين مطلب دلالت دارند.

ثالثاً

بسيار تعجب آور است كه كسى ادعاى تشيّع داشته باشد و غصب خلافت را نپذيرد. اگر غاصبان و عاصيان به انحراف دين اسلام نپرداختند، پس اين همه مجاهدت ها، مصيبت ها، اسارت ها و حبس هاى ائمه ى اطهار(عليهم السلام) براى چه بوده است؟

چرا حضرت على(عليه السلام) به همراه سيّده ى دو عالم، به خانه هاى اصحاب مى رفتند و با آن ها اتمام حجت مى نمودند؟

خطابه هاى على(عليه السلام)و زهرا(عليها السلام) در مسجد، به چه انگيزه اى بوده است؟

آيا نويسنده ى مقاله، اكثريت لشكر يزيد را به حقّ و سعادت مند مى داند يا اقلّيت طرف داران حسين را؟

شبهه ى سوم

اين است كه در فقه اسلام، به اهل كتاب رسميّت داده شده است و آنان بر اجراى آداب و رسوم مذهبى خويش مجازند.

پاسخ اين است كه به رسميت شناختن آن ها به معناى احسان و ارفاقى است كه اسلام به آن ها كرده است و بر حقانيت و حتّى سعادت آن ها دلالتى ندارد; گرچه از نظر اسلام، مسيحيت و يهوديت اصيل، بر حق بوده اند و مؤمنان آن ها سعادت مند مى شوند; ولى بعدها گرفتار تحريف شده و اينك از طرف اسلام، منسوخ گشته اند.

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 94
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست