نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 41
- آن را
افترا و دروغ بر خدا قلمداد كردند.
و در صورت
دوم معنى چنين خواهد بود: ابلاغ آيات الهى را به خاطر بهانه- جوييهاى آنها به
تاخير نينداز، سپس اضافه مىكند: اينها اساسا منكر وحى و نبوتند، و مىگويند
پيامبر به خدا دروغ بسته است.
در حقيقت
خداوند با اين بيان به پيامبرش خبر مىدهد كه درخواستهاى آنها در زمينه معجزات
اقتراحى نه به خاطر حقيقت طلبى است بلكه به خاطر آن است كه آنها اصولا منكر نبوتند
و اينها همه بهانه است.
به هر حال
دقت در مفهوم آيات فوق، و مخصوصا دقت روى كلمات آن، از نظر ادبى نشان مىدهد كه
معنى دوم به مفاد آيات نزديكتر است (دقت كنيد).
[معجزات اقتراحى]
4- شك نيست
كه پيامبر ص بايد در مقابل حق طلبان معجزاتى به عنوان سند حقانيت خود ارائه كند و
هيچ پيامبرى نميتواند تنها روى ادعا تكيه نمايد ولى بدون شك مخالفانى كه در آيات
فوق سخنى از آنان به ميان آمده در جستجوى حقيقت نبودند، و معجزاتى را كه مطالبه مىكردند
معجزات اقتراحى بود (منظور از معجزات اقتراحى اين است كه هر كس به ميل و هوس خود
پيشنهاد معجزهاى بكند و به هيچ معجزه ديگرى قناعت نكند) مسلما چنين افرادى بهانه
جو هستند نه حقيقت خواه.
آيا حتما
لازم است پيامبر داراى گنجهاى عظيمى باشد آن چنان كه مشركان مكه پيشنهاد مىكردند؟
و يا حتما بايد فرشتهاى همراه او به تبليغ رسالت پردازد؟
از اين گذشته
آيا خود قرآن از هر معجزهاى برتر و بالاتر نبود؟ اگر واقعا آنها در صدد بهانه
جويى نبودند چرا به همين گفتار قرآن گوش فرا نمىدادند كه مىگويد:" اگر
معتقديد اين آيات را پيامبر از پيش خود گفته برويد و همانند آن را بياوريد و از
تمام مردم جهان كمك بگيريد".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 41