نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 404
38- من از آئين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم، براى ما شايسته
نبود چيزى را شريك خدا قرار دهيم، اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى اكثر
مردم شكرگزارى نمىكنند.
تفسير: زندان به جرم بيگناهى!.
جلسه عجيب زنان مصر با يوسف در قصر عزيز با آن شور و غوغا پايان يافت، ولى
طبعا خبرش به گوش عزيز رسيد، و از مجموع اين جريانات روشن شد كه يوسف يك جوان عادى
و معمولى نيست، آن چنان پاك است كه هيچ قدرتى نمىتواند او را وادار به آلودگى كند
و نشانههاى اين پاكى از جهات مختلف آشكار شد، پاره شدن پيراهن يوسف از پشت سر، و
مقاومت او در برابر وسوسههاى زنان مصر، و آماده شدن او براى رفتن به زندان، و عدم
تسليم در برابر تهديدهاى همسر عزيز به زندان و عذاب اليم، همه اينها دليل بر پاكى
او بود، دلائلى كه كسى نمىتوانست آن را پرده پوشى يا انكار كند.
و لازمه اين دلائل اثبات ناپاكى و جرم همسر عزيز مصر بود، و بدنبال ثبوت اين
جرم، بيم رسوايى و افتضاح جنسى خاندان عزيز در نظر توده مردم روز بروز بيشتر
مىشد، تنها چارهاى كه براى اين كار از طرف عزيز مصر و مشاورانش ديده شد اين بود
كه يوسف را به كلى از صحنه خارج كنند، آن چنان كه مردم او و نامش را بدست فراموشى
بسپارند، و بهترين راه براى اين كار، فرستادنش به سياه چال زندان بود، كه هم او را
به فراموشى مىسپرد و هم در ميان مردم به اين تفسير مىشد كه مجرم اصلى، يوسف بوده
است!.
لذا قرآن مىگويد:" بعد از آنكه آنها آيات و نشانههاى (پاكى يوسف) را
ديدند تصميم گرفتند كه او را تا مدتى زندانى كنند" (ثُمَّ بَدا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما رَأَوُا الْآياتِ
لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 404