نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 346
او نگفت از خدا مىخواهم در برابر بر مصيبت مرگ يوسف به من شكيبايى دهد، چرا
كه مىدانست يوسف كشته نشده، بلكه گفت در مقابل آنچه شما توصيف مىكنيد كه
نتيجهاش به هر حال جدايى من از فرزندم است صبر مىطلبم.
***
نكتهها:
1- در برابر يك ترك اولى! ...
ابو حمزه ثمالى از امام سجاد ع نقل مىكند كه من روز جمعه در مدينه بودم، نماز
صبح را با امام سجاد ع خواندم، هنگامى كه امام از نماز و تسبيح، فراغت يافت به سوى
منزل حركت كرد و من با او بودم، زن خدمتكار را صدا زد، گفت: مواظب باش. هر سائل و
نيازمندى از در خانه بگذرد، غذا به او بدهيد، زيرا امروز روز جمعه است.
امام فرمود: درست است، ولى من از اين مىترسم كه در ميان آنها افراد مستحقى
باشند و ما به آنها غذا ندهيم و از در خانه خود برانيم، و بر سر خانواده ما همان
آيد كه بر سر يعقوب و آل يعقوب آمد!.
سپس فرمود. به همه آنها غذا بدهيد (مگر نشنيدهايد) براى يعقوب هر روز گوسفندى
ذبح مىكردند، قسمتى را به مستحقان ميداد و قسمتى را خود و فرزندانش مىخورد، يك
روز سؤال كننده مؤمنى كه روزه دار بود و نزد خدا منزلتى داشت، عبورش از آن شهر
افتاد، شب جمعه بود بر در خانه يعقوب به هنگام افطار آمد و گفت: به ميهمان مستمند
غريب گرسنه از غذاى اضافى خود كمك كنيد، چند بار اين سخن را تكرار كرد، آنها
شنيدند، و سخن او را باور نكردند، هنگامى كه او مايوس شد و تاريكى شب، همه جا را
فرا گرفت برگشت، در حالى كه چشمش گريان بود و از گرسنگى به خدا شكايت كرد، آن شب
را گرسنه ماند و صبح هم چنان روزه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 346