104- بگو اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من كسانى را كه جز خدا مىپرستيد
نمىپرستم، تنها خداوندى را پرستش مىكنم كه شما را مىميراند و من مامورم كه از
مؤمنان باشم.
105- و (به من دستور داده شده كه) روى خود را به آئينى متوجه ساز كه خالى از
هر گونه شرك است و از مشركان مباش.
106- و جز خدا چيزى را كه نه سودى به تو مىرساند و نه زيانى، مخوان، كه اگر
چنين كنى از ستمكاران خواهى بود.
107- و اگر خداوند (براى امتحان يا كيفر گناه) زيانى به تو رساند، هيچكس جز او
آن را بر طرف نمىسازد، و اگر اراده خيرى براى تو كند هيچكس مانع فضل او نخواهد
شد، آن را به هر كس از بندگانش بخواهد مىرساند و او غفور و رحيم است.
[1] جمله" كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ" در معنى چنين بوده" كذلك ننج المؤمنين و كان
ذلك حقا علينا" يعنى جمله" حقا علينا" يك جمله معترضه است كه در
ميان" كذلك" و" ننج المؤمنين" قرار گرفته است، اين احتمال نيز
داده شده است كه" كذلك" به جمله قبل تعلق داشته باشد يعنى جمله" نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 395